نمایشگاه پشمک و کشمش به اسم صنایع دستی/جولان دلالهای جنس چینی در نمایشگاهها
به گزارش خبرگزاری تسنیم، مهناز محمدی ضمن انتقاد از پولیشدن نمایشگاههای صنایع دستی اظهار داشت: الان 12 نفر زیردستم کار میکنند که با وجود پولیشدن نمایشگاه صنایع دستی، با مشکل بزرگی مواجه شدم، تمام امید ما این نمایشگاههاست که با پولی شدن آن باید درِ تولیدی را ببندیم چرا که مغازهای برای عرضه تولیداتمان نداریم و نمیتوانیم پول کارگرانمان را بدهیم.
وی با بیان اینکه دوست داریم دولت حمایتمان کند تصریح کرد: قبلاً که صنایع دستی مستقل بود بهتر بود، هم برای صنایع دستی ارزش قائل بودند و هم تولید زیاد بود، اما از موقعی که با میراث ادغام شد ما نفهمیدیم که کارشناس کیست؟ و همه چیز به هم خورد.
محمدی ادامه داد: کسی که در خانهاش تولید میکند و عاشق کارش است اما نمیتواند محصولاتش را عرضه کند باید چه کار کند؟ اینجوری میشود که فردا جنس چینی در بازار ریخته میشود و دستِ دلال میافتد در حالی که منِ تولیدکننده نمیتوانم پول نمایشگاه بدهم لذا دلال جنس چینی در نمایشگاه میریزد و فروش میکند.
وی با بیان اینکه این اتفاق مشکل زیادی برای ماست یادآور شد: من که تولیدکننده البسه خانم هستم و زیر دستم، خانم کار میکند باید چه کار کنم؟
این کارشناس صنایع دستی خاطرنشان کرد: درخواستم از مسئولان این است که نمایشگاههای دولتی را از ما نگیرند تا مجبور نشویم هزینهای بپردازیم، روز به روز شرایط تولیدکردن صنایع دستی بدتر میشود و منِ تولیدکننده ضربه میخورم، من نمیتوانم مغازهای بخرم یا کرایه کنم در اینجا فقط تولیدکردن مهم نیست بلکه عرضهکردن هم مهم است.
وی اضافه کرد: اینگونه است که این نمایشگاه ها دست یک سری دلال میافتد که معلوم نیست تولیدکننده هستندیا نه، تعاونیدارند یا نه، کرایه میکنند و فروش میکنند اما منِ تولیدکننده دستم به هیچ جا بند نیست، لذا میخواهیم که دولت پشتوانه ما باشد اما اینطوری جلوی تولید را میگیرند.
محمدی با بیان اینکه شوهر یکی از کارگرانم مریض است و یکی بیکار است و در خانه کار میکند گفت: آنها به این امید که منِ مدیرعامل شرکت هستم و باید به آنها کمک کنم کار میکنند که با این وضعیت، شرایط سختتر میشود. پیشنهادم این است که یک جایی را برای ما با امکانات کم بگیرند تا بتوانیم محصولاتمان را عرضه کنیم.
*انتخاب حضور صنعتگران در نمایشگاههای صنایع دستی با پارتیبازی انجام میشود
سیاره صیفیپور با بیان اینکه 25 سال است که در حوزه صنایع دستی کار میکنم اظهار داشت: اعلام کردند که نمایشگاه صنایع دستی مشهد فقط برای یک نفر رایگان است و آن هم باید کارت نمونه کشوری داشته باشد در حالی که همه صنعتگران که این کارت را ندارند و در استان خودمان چندتایی که کارت گرفتند بیشتر با پارتی بازی گرفتند چرا که برخی از این افراد نمیدانند صنایع دستی چیست؟
وی افزود: حقوق ما در حال ضایعشدن است ببینید دولت چین چگونه از صنعتگران خود با اینکه کپی میزنند حمایت میکند چرا ما نباید از هنرمندان واقعی صنعتگر خود حمایت درست و حسابی داشته باشیم؟
صیفیپور با بیان اینکه بافندههای حوزه صنایع دستی را داریم از دست میدهیم ادامه داد: همین الان ما چندین تولید داریم که در انبارها خوابیده است و نمیتوانیم آنها را بفروشیم که علت بیشتر آن هم کالاهای چینی است با این وجود اگر بخواهد نمایشگاههای صنایع دستی هم پولی شود واقعاً دیگر نمیدانیم باید چه کار کنیم.
این فعال صنایع دستی یادآور شد: هزینه مواد اولیه صنایع دستی بالا رفته است اما با شرایط موجود میترسم وام بگیرم چرا که در فروش تولیدات خود دچار مشکل هستم.
وی اضافه کرد: در استان سمنان حضور در نمایشگاههای با درجه بالاتر به نوعی پارتیبازی است، خانم صنعتگری را به زاهدان میفرستند ولی آنهایی که خودشان انتخاب میکنند را به نمایشگاه تهران میفرستند.
صیفیپور یادآور شد: میگویند اگر 20 بافنده زیر نظر شما کار کنند میتوانید 20 میلیون تومان وام بگیرید اما وقتی اقدام کردم میگویند که یکی از بافندههای شما برای وام ثبت نام کرده است لذا شما نمیتوانید وام بگیرید این در حالی است که آن فرد وام نگرفته است.
*نمایشگاه پشمک و کشمش به اسم صنایع دستی/ حضور پررنگ دلالها و ضعف اتحادیه
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، واگذاری صنایع دستی این روزها به نقل داغ محافل هنرمندان صنایع دستی تبدیل شده است که واکنشهای منفی به این نوع واگذاری نشان داده میشود. ماجرا از اینجا آغاز شد که به یکباره و بدون هماهنگی قبلی از دل سازمان میراث فرهنگی خبر از واگذاری تصدیهای این سازمان به بخش خصوصی شنیده شد که در همان ابتدا هم اولین سوالی که به ذهن متبادر میشد این بود که چرا این کار در چند روز مانده به پایان دولت دهم میخواهد انجام شود؟
از این موضوع اگر بگذریم موضوعی که بیشتر از همه در این نوع واگذاری، نگرانیها را در بین اصحاب رسانه و هنرمندان صنایع دستی بیشتر کرده است احتمال بالای تبانی در اتحادیهها و بخش خصوصی است که البته در کمیته گردشگری استانها هم شاهد آن بودیم.
البته بیشترین نقد نسبت به نحوه اجرای این واگذاریهاست که رئیس سازمان میراث فرهنگی وقت قول داده بود به حسنها و حسینها داده نشود اما اولین ترکش این واگذاریها را میتوان پولیشدن نمایشگاه مشهد برای هنرمندان دانست که این موضوع قبلاً برای هنرمندان رایگان بود و این موضوع موج نگرانیها را در بین هنرمندان بیشتر کرده است.
برای بررسی بیشتر این موضوع، با شهرام امیری که 18 سال در رشتههای منبت، معرق، مجسمه، معرق منبت و نازککاری فعالیت کرده است به گفتوگو نشستیم.
وی معتقد است مسأله اصلی اینجاست که در صورت خصوصیسازی به جای حضور هنرمند در نمایشگاهها، ما از این به بعد شاهد حضور دلالها و واسطهها خواهیم بود چون آنها با سرمایه کار میکنند و به دنبال سود هستند، لذا اگر به آنها گفته شود این غرفه قیمتش این میزان است میگوید مال من، در این میان یک نمایشگاه صنایع دستی برگزارنمی شود، لذا یک اسم میگذرانند، میگویند سوغات شهرستان ... بعد، ترشی، کشمش، پشمک و آلبالو در این نمایشگاه میفروشند. آیا کشمش و پشمک میشود صنایع دستی؟
*تسنیم: به نظر شما مهمترین مشکلاتی که با خصوصیسازی گریبانگیر هنرمندان صنایع دستی میشود چیست؟
*امیری: ببینید! خصوصیسازی محسناتی دارد و در کل با اصل خصوصیسازی مخالفتی وجود ندارد، چرا که اصل 44 قانون اساسی هم بر آن تاکید دارد، ولی مخالفتها بیشتر درباره نحوه واگذاریهاست. به عنوان مثال یکی از مخالفتها و البته نگرانیها این است که در بخشی که هنرمندان میخواهند پروانه تولید بگیرند نباید خصوصیسازی صورت گیرد، چرا که پروانه تولید به این معناست که من اجازه دارم در خانه کار کنم، این در بخش حمایتی دولت است و دولت باید حمایت کند اما اگر به بخش خصوصی بدهند کارشناسی نمیشود چرا که مگر بخش خصوصی چند کارمند متخصص صنایع دستی دارد که بتواند تشخیص دهد من هنرمند هستم یا نیستم؟ در نتیجه به اینجا میرسیم که متأسفانه میگویند 200 هزار تومان بدهید عضو تعاونی بشوید، در این میان یک خانم بافندهای که سالی یک تا دو میلیون تومان درآمد دارد نمی تواند 200 هزار تومان پول کارت شناسایی بپردازد ودرنتیجه ازدریافت کارت محروم است و نمیتواند از بیمه و تسهیلات دیگر استفاده نماید،و میماند چه کار کند. اینگونه میشود که مثل مکانیک و صافکار و نقاش به خاطر بیمه اش میآیند 200 هزار تومان میدهند تا این کارت شناسایی را بگیرند، یعنی یک رانت درست میشود.
از طرف دیگر اگر در بحث مواد اولیه و واردات آن هر حرکتی بخواهید انجام دهید باید از بخش خصوصی اجاز بگیرید و بخش خصوصی هم دوباره باید از میراث فرهنگی اجازه بگیرید لذا پروسه اداری آن بیشتر میشود، ضمن اینکه برای صادرات صنایع دستی جایزه صادرات داریم، آن موقع ما یک وام میخواهیم میگویند برو اتحادیه، خوب اگر اتحادیه وام را به پسرخاله و پسردایی خودش دهد نه به صنعتگر، تکلیف چیست؟، چون بودجه را به اتحادیه میدهند.
*تسنیم: حال که شما با کلیات واگذاری مخالف نیستید، بهترین راهکار برای این واگذاریها چیست؟
امیری: فکر میکنم بهترین راهکار این است قبل از اینکه این خصوصیسازی را به چند تا تعاونی و اتحادیه بدهند، اول چند تا کارگروه تشکیل دهند و رشته های هنری را شناسایی کنند مثلاً بگویند رشته های چوب، دست بافت، شیشه و ... و از هر کدام از این کارگروهها یک نماینده متخصص انتخاب شود، و با این نمایندگان، یک شورا تشکیل شود که اگر اتحادیه تخلف کرد این شورا بتواند رئیس اتحادیه را عوض کند.
*تسنیم: یکی از نکاتی که برخی از هنرمندان روی آن تاکید داشتند حمایت مالی از هنرمندان است که به گفته آنها این حمایت با وجود خصوصیسازی کمرنگ میشود. نظر شما چیست؟
امیری: به نظرم نباید بودجهها را به بخشهای خصوصی بدهند چراکه به دست صنعتگر نمیرسد، بلکه باید کنار این شورا مثل هنرهای تجسمی که صندوقی به نام صندوق حمایت از هنرمندان، نویسندگان و پدیدآورندگان پس از ایجاد مرکز توسعه هنرهای تجسمی تاسیس کردند راهاندازی شود در این حالت شما عضو این صندوق میشوید و مرکز هنرهای تجسمی شما را به عنوان نقاش مجسمهساز یا عکاس تایید میکند و هر وقت وام خواستید وام بی بهره میگیرید که مبلغ آن شاید زیاد نباشد اما در درازمدت و بدون بهره کمک به هنرمند است، یا اینکه میخواهید نمایشگاه شرکت کنید یا شما را به نمایشگاه خارجی دعوت میکنند که البته ممکن است به خاطر برخی از سیاستگذاریها برای شرکت در اینگونه نمایشگاهها هزینه هم بگیرند که آن توافقی است.
اما مسأله اینجاست که در صورت خصوصیسازی به جای حضور هنرمند در نمایشگاهها، ما از این به بعد شاهد حضور دلالها و واسطهها خواهیم بود چون آنها با سرمایه کار میکنند و به دنبال سود هستند، لذا اگر به آنها گفته شود این غرفه قیمتش این میزان است میگوید مال من، در این میان یک نمایشگاه صنایع دستی رخ نمیدهد لذا یک اسم میگذرانند، میگویند سوغات شهرستان ... بعد، ترشی، کشمش، پشمک و آلبالو در این نمایشگاه میفروشند. آیا کشمشو پشمک میشود صنایع دستی؟
*تسنیم: یعنی عملاً دلالها وارد نمایشگاه صنایع دستی میشوند و جای هنرمند صنایع دستی را میگیرند؟
امیری: بله. ببینید! الان تیمهایی داریم که تمام جشن رمضان را پوشش میدهند، مثلاً تیمی هستند در 22 منطقه تهران، 22 غرفه دارند، یکی خواهر و برادرش را گذاشته است و در این غرفههای صنایع دستی، پشمک و ترشی و زیتون میفروشند در حالی که اینها صنایع دستی نیستند اما در غرفه صنایع دستی آمده است و چون پول داشته است سرمایهگذاری خانوادگی کرده است، در نتیجه راه آنها باز میشود چون پولی است. مثال دیگر اینکه یک نفر دلال خاتم است و در اصفهان و شیراز مغازه دارد، هنگام شروع نمایشگاه در حالی که هیچ تخصصی ندارد در نمایشگاه شرکت و خرید و فروش میکند، لذا در نمایشگاهها چیزی نصیب هنرمندان صنایع دستی نمیشود.
*تسنیم: اتحادیهها چطور؟ ظاهراً قرار است این تصدیگری بخش دولتی به این اتحادیهها واگذار شود.
امیری: همین الان اتحادیه سراسری صنایع دستی کشور به حدود 30 هنرمند بدهکار است و هر کدام 8 میلیون و 5 میلیون و 4 میلیون از این اتحادیه طلب دارند. من الان 4 ماه است درگیر این ماجرا هستم، میروم و میآیم که طلب خودم را بگیرم اما امروز و فردا میکنندو جالب است که در این بین هیچ ارگانی حتی خود سازمان میراث فرهنگی هم پشت ما ر ا نگرفتند، یعنی همه ما را سر کار گذاشتند. لذا خود من وقتی با مسئول این اتحادیه سراسری صحبت کردم گفت سر برج میدهم، سر برج شده وسط برج ولی خبری نیست و تا امروز نداده است.
اتحادیه سراسری صنایع دستی که چند اتحادیه زیر دستش است نه تنها قابل اعتماد نیستند بلکه آنها رانت درست کردند، آمار صادرات مسئول اتحادیه جزءبالاترین آمار صادرات صنایع بوده است اما سوال اینجاست چرا پول هنرمندان را نمیدهد؟ در حالی که اتحادیه اساساً نباید کار اقتصادی و خرید و فروش کند.
* تسنیم: پس نگرانی اصلی واگذاری صنایع دستی به اتحادیههاب بدون ناظر است.
امیری: بله. اتحادیهها تکخوری میکنند، من وقتی سه ماه روی تابلو کار میکنم اما یک سال و نیم پول آن را نمیگیرم به این معناست که باید کارم را جمع کنم، بروم. این اتحادیه باعث شده چند کارگاه تعطیل و چند خانواده کارشان به طلاق کشیده شود. لذا بهترین پیشنهاد همان تشکیل کارگروه و دادن اختیارات به این کارگروه است.
*گردشگری در ایران بر مبنای نقشه ذهنی مسافران/ضرورت تقویت اماکن کم رونق
حمید ضرغام، اظهار داشت: ما یک مجموعه واژگانی داریم تحت عنوان نقشه فکری که در علوم اجتماعی مطرح است و به تازگی در گردشگری هم مطرح شده است و آن این است که مردم قبل از اینکه مقصد گردشگری را انتخاب کنند یک نقشه ذهنی دارند مثلا وقتی تعطیلات میشود و به فکر سفر میافتیم انبوهی از مردم به سمت شمال کشور حرکت میکنند.
وی با بیان اینکه اگر مدت این تعطیلات طولانیتر باشد، اصفهان، شیراز، مشهد و تبریز مقصد سفر میشوند و بسیاری از نقاط دیدنی کشور کم مشتری باقی میمانند در حالی که قابلیت جاذبه دارند افزود: باید بدانیم تصور ذهنی که مسافران را به این مناطق میکشاند چیست و متناسب با این تصور ذهنی جاذبهها و موقعیتهای مقاصد دیگر را تعیین کنیم یا حتی تسهیلات برای آن در نظر بگیریم.
این استاد دانشگاه ادامه داد: اینکه فکر کنیم هتل و رستوران در اصفهان زیاد داریم پس مسافران باید اصفهان بروند و در عوض منطقه دیگری همچنان فقیر و توسعه نیافته باقی بماند این تصور باطل است، البته در کوتاه مدت جواب می دهد و تا زمانی که من مدیر سازمان میراث فرهنگی هستم جواب میدهد ولی وقتی من رفتم دیگر به من ربطی ندارد.
ضرغام تصریح کرد: اگر به فکر توسعه ملی هستیم باید انرژی خود را صرف توسعه اماکن فقیر کنیم و این مقاصد را توزیع کنیم و توزیع مقاصد متناسب با نقشه ذهنی گردشگرانی انجام دهیم که مایلند از فرصتهای تعطیلی استفاده کنند.
وی با بیان اینکه در این بخش از مطالعات ضعف زیادی داریم یادآور شد: در تخصیص منایع و نحوه آن متناسب با مطالعات آمایشی تا حدی کارهایی شده است البته گرچه که مطالعات آمایش سرزمینمان هم کامل نشده است ولی همین مطالعه ناقص ما هم تا حد زیادی کمک حال برنامهریزیان گردشگری کشور است.
انتهای پیام/