فروشگاه اینترنتی صنایع دستی چرم نیما
فروشگاه اینترنتی صنایع دستی چرم نیما
Leather Craft Shop Nima
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 21 آبان 1392برچسب: سازسازی هنوز جزو مشاغل سخت نیست, توسط نیما ذاکری سعید |

سازسازی هنوز جزو مشاغل سخت نیست

در حالیکه تنفس مداوم سم سیانور و آرسنیک جان سازندگان سازهای ایرانی را می‌گیرد هنوز این حرفه در تقسیم بندی مشاغل جزو مشاغل سخت به حساب نمی‌آید و سهم نهادهای متولی در حمایت از آنها تنها بیمه است. در عوض سازندگان سازهای ایرانی ملزم به رعایت کردن نکاتی هستند که نهادهای متولی برایشان تعیین می‌کنند.

خبرگزاری میراث فرهنگی- گروه فرهنگ و هنر- اگرچه بیماری‌های پوستی، مشکلات حاد تنفسی و در نهایت مرگ زودرس سرانجام عاشقی سازندگان ساز است اما این حرفه دشوار که جان سازنده‌اش را می‌گیرد هنوز در طبقه بندی مشاغل جزو حرفه‌های سخت قرار نگرفته است این در حالی است که سازنده ساز همواره ملزم به رعایت نکاتی است که نهادهای مختلف تعیین می‌کنند.  
 
رضا ایلدار ژاله یکی از سازندگان سازهای ایرانی که مبدع چندین ساز نیز هست در پاسخ به این سوال که سازندگان ساز را جزو هنرمندان موسیقی می‌داند یا صنایع‌دستی به CHN می‌گوید: «من با اغلب شاگردانم این دردسر را دارم که چه زمانی یک فرد تبدیل به یک هنرمند می‌شود؟ هنرمند شدن در این حرفه به زمانی طولانی نیاز دارد. مثل این است که بخواهیم غذایی درست کنیم و تمام موادش وجود داشته باشد اما آشپز نداشته باشیم. مراحلی طولانی باید سپری شود و پس از آن، قابلیت‌های فردی به همراه مداومت در کار، از سازنده ساز یک استادکار می‌سازد. بعد از آن شاید بتوان نام هنرمند را بر روی سازنده  گذاشت. در این حرفه، تفاوت‌ها شاید به اندازه تار مویی باشد اما همان دقت و توجه در ریزه‌کاری هاست که یک نفر را از سایرین متمایز می‌کند.»
 
وی تفکیک این دو رشته را کمی سخت می‌داند و می افزاید: «فکر می‌کنم تفکیک این دو رشته از هم کار سختی است. اما شاید بتوان در تعریف این حرفه گفت که جزو هنرهای صنایع دستی در خدمت هنر موسیقی است؛ موسیقی یعنی صدا و نت. اما سازنده‌، ابزار را در اختیار نوازنده قرار می‌دهد در عین حال سازنده‌ای که موسیقی، فواصل و نت‌ها را نشناسد نمی‌تواند در این حرفه باقی بماند. بنابراین فکر می‌کنم جزو هر دو رشته هنری محسوب می‌شود.»
 
رضا ژاله:
در این حرفه، تفاوت‌ها شاید به اندازه تار مویی باشد اما همان دقت و توجه در ریزه‌کاری هاست که یک نفر را از سایرین متمایز می‌کند
ژاله درباره مطالبات سازندگان ساز و مسوولیت نهادهای مختلف معتقد است: «هم سازمان صنایع‌دستی و هم نهادهایی که در حوزه موسیقی در حال فعالیت هستند نسبت به سازندگان ساز مسوولیت دارند. وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی، خانه موسیقی و انجمن سازندگان ساز می‌تواند در این زمینه کمک حال سازسازان باشد. من ابزار و وسایل موسیقی را می‌سازم ابزاری که در خدمت فرهنگ و هنر و برای تعالی موسیقی است.  از آنجاییکه توانایی نواختن سازها را هم دارم مسوولیت را برعهده همه نهادهای زیربط می‌دانم؛ هرچند شخصا هیچگاه نه از بیمه خانه موسیقی استفاده کردم و نه در مورد مشکلاتی که در این حرفه داشتم از نهادهای مختلف کمک گرفتم. »
 
 ژاله در مورد حمایت‌های نهادهای موسیقایی همچون خانه موسیقی و ... در رفع مشکلات و بیماریهای سازندگان ساز می‌گوید: «از آنجاییکه من هیچگونه نیازی به حمایت‌های نهادهای موسیقایی نداشته ام و سعی کردن نیازم را به طریقی دیگر حل کنم فقط پیشنهادی دارم و آن اینکه از آنجاییکه سازندگان ساز برای ارتقای فرهنگ و هنر در حال فعالیت هستند اگر این شغل در طبقه بندی مشاغل جزو مشاغل سخت قرار بگیرد بسیاری از مشکلات سازندگان ساز برطرف می شود.»
 
 
وی با تشبیه حرفه سازندگان ساز با کسانی که در قبرستان مشغول به کار هستند تاکید می کند: « افرادی که در قبرستان مشغول به کار هستند از نظر روحی روانی تحت فشار قرار دارند و سازندگان ساز هم به دلیل سختی این حرفه و تنفس مداوم سم آرسنیک و سیانور و تراشه‌های چوب جانشان را در این راه می گذارند. به همین خاطر فکر می‌کنم یکی از کارهایی که می‌توان برای سازندگان ساز انجام داد این است که این حرفه را در طبقه بندی مشاغل سخت آورد. زیرا تنها حمایتی که خانه و انجمن موسیقی می تواند انجام دهد بیمه کردن سازندگان است و به دنبال آن بیمه وظیفه‌ای برای حمایت بیشتر از سازنده سازهای ایرانی ندارد زیرا قانونی دارد که بر اساس آن با بیمه شده رفتار می‌کند. »
 
سازنده سازهای ایرانی معتقد است: «با این کار ، مدت زمان فعالیت کوتاه و فرد در زمان کوتاه تری بازنشسته می‌شود و می‌تواند از خدماتی که بیمه بازنشستگان در اختیارش قرار می‌دهد استفاده کند.»
 
ژاله می‌گوید: « کارگاه سازنده ساز باید نورگیری مناسبی داشته باشد. همچنین یک کارگاه استاندارد باید پنجره‌های بزرگی داشته باشد تا ورود و خروج هوا در آن به راحتی انجام شود. در عین حال حتما باید با استفاده از فیلتر هوا، غبارهای معلق از کارگاه را خارج کرد.»
 
سازنده سازهای ایرانی که پیش‌تر نیز از تولید کارخانه برای ساخت سازهای ایرانی سخن گفته بود با تاکید بر موضع قبلی خود می‌افزاید: « همانطور که برای ساخت اتومبیل خط تولید مفید واقع شد ساختن کارخانه‌ای با مدیریت فردی توانمند و آگاه به هنر موسیقی کارآمد است زیرا در این صورت می توان سرعت عمل را متناسب با نیاز جامعه بالا برد.»
 
او تاکید دارد که حفظ کیفیت در اولویت است و باید سرعت عمل را متناسب با نیازجامعه بالا برد. این هنرمند سازنده سازهای ایرانی در عین حال انبوه سازی یا تولیدات ماشینی را  در این حرفه، در صورتی که توسط مسوولان لایق و آگاه به موسیقی و بازار اداره شود مفید می‌داند.
 
فکر می‌کنم یکی از کارهایی که می‌توان برای سازندگان ساز انجام داد این است که این حرفه را در طبقه بندی مشاغل سخت آورد
‍ژاله با اظهار تاسف از دیدگاه برخی از سازندگان ساز نسبت به مشتریان سازها، تاکید می‌کند: « برخی از سازندگان سازهای ایرانی دیدگاهی کاملا بازاری در مورد مشتری دارند و مشتری را صرفا ابزاری می‌دانند که قدرت فهم سازهای خوب از بد را ندارد در حالیکه داشتن این دیدگاه بزرگترین ضربه به این حرفه است.می توان سازهایی استاندارد اما با چوب‌های ارزان و مناسب حتی فایبرگلاس را برای هنرجویان تهیه کرد. اینکار هیچ آسیبی به هنر سازسازی و موسیقی وارد نمی کند.»  
 
وی درباره مخالفت برخی از سازندگان ساز در تولید ماشینی سازهای ایرانی می‌گوید:« مخالفت بیشتر به این خاطر است که استانداردها در تولیدات ماشینی وجود ندارد. اما اگر تولیدات از کیفیت خوبی برخوردار باشند و مشتری بتواند در مراحل اولیه یادگیری حداقل شش سال یا بیشتر از یک ساز استفاده کند و نیازش هم با آن ساز برطرف شود مخالفت ها هم کم کم از بین می‌رود. در حال حاضر دو ویلون ماشینی چینی و اندونزی با دو قیمت متفاوت 300 هزارتومان و بیش از یک میلیون تومان در کشور به فروش می‌رسد. و این تفاوت قیمت هم فقط به خاطر لحاظ نکردن استاندارهای یک ساز اعمال شده است. چه فرقی می‌کند اگر من بتوانم کاسه تار را به وسیله دستگاه خالی کنم یا با دست های خودم. بهرحال آن دستگاهی که ساخته شده هم طبق فرمان سازنده‌اش کاسه تار را خالی می کند.»
 
اگر بتوانیم ساز متوسط را خوب بسازیم و هنرجو را به اشتباه نیندازیم نیمی از این راه پرپیچ و خم را رفته‌ایم
ژاله می‌افزاید: «من سازنده ساز اگر بخواهم تولیدات ماشینی داشته باشم حتما به گونه ای عمل می‌کنم که وقتی سازهای ماشینیم به بازار می‌آیند مخاطب در همان ماشینی بودنش هم حیران بماند. همه افراد توان خرید سازهای ایرانی دست ساز خوب را ندارند و در عین حال برای کسی که تازه شروع به یادگیری کرده چندان ضرورتی ندارد که برای یک ساز قیمت سنگینی بپردازد. بنابراین سازهای ماشینی استاندارد تا حد زیادی نیازهای یک هنرجو را برطرف می‌کند.»
 
وی ادامه می‌دهد: « در باکو هم روال کار به این صورت است. همیشه هنرجویان از سازهای کارخانه‌ای اما استاندارد استفاده می‌کنند و زمانیکه به تبحر رسیدند به سراغ سازهای دست ساز و گران‌تر می‌روند. به جرات می‌گویم از 20 هزار نفری که در کلاس‌های موسیقی ثبت نام می‌کنند خروجی بیش از 200 نفر نیست زیرا موسیقی هنری سخت است باید بیش از یک دهه در این حرفه ماند تا به تبحر رسید. درحالیکه اگر هدف این باشد که در مراسمی سازی به دست بگیرند و بنوازند یا در نی فوتی کنند نمی توانند "کسایی" شوند. برای اینکه فردی به هنر" کسایی" در نی نوازی برسد باید بیش از یک دهه در نی بنوازد و با فوت و فن نی نواختن آشنا شود. در حالیکه اگر بتوانیم ساز متوسط را خوب بسازیم و هنرجو را به اشتباه نیندازیم نیمی از این راه پرپیچ و خم را رفته‌ایم.»
 
 
گزارش- مژده نوروزی


.: Weblog Themes By LoxBlog :.

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.