|
|||||
میزگرد صنایع دستی؛ چالشها و راهکارها/۲ |
میزگرد صنایع دستی؛ چالشها و راهکارها/۲
نگرانیهای خواندنی اهالی صنایع دستی از خصوصیسازی/فقر نظارت و عدم حمایت از هنرمندخبرگزاری تسنیم: برخی از کارشناسان صنایع دستی نسبت به واگذاریهای صورتگرفته در اواخر دولت دهم نگرانیهای مهمی دارند که ناشی از فقر نظارت دولت و عدم حمایت از هنرمندان صنایع دستی است.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، صنایع دستی که حاصل هنر و ذوق هنرمند صنایع دستی است و توسط سلولسلول صنعتگر تولید میشود از دو بخش صنعت و کارِ دست تشکیل شده است، یعنی هم در این کار، ذوق و هنر نقش دارد هم باید صنعت در آن وارد شود و به حمایت از تولیدکننده بپردازد و به نوعی تولیگری این بخش را بر عهده بگیرد. در این بین برخی از کارشناسان معتقدند در حال حاضر صنایع دستی، آن شادابی و نشاط گذشته را از دست داده و به دلیل سیاستهای غلط در برخی از دورانها به یک صنعت کمبازده تبدیل شده است به طوری که با وجود داشتههای فراوان این رشته که برخی از محصولات آن زبانزد جهانی هم هست، شاهدیم که پای این صنعت لنگ میزند و ارتباط مناسبی بین صنعتگر و دولت برقرار نیست. این عدم ارتباط مناسب بین دولت و هنرمند صنایع دستی، روی همه قسمتها و بخشها این هنر تاثیر منفی گذاشته است به طوری که در برخی از شرایط شاهد ناعدالتیها هم بودیم، ناعدالتیهایی که به دلیل عدم نظارت صحیح دولت صورت گرفت و در آن، صنعتگر صنایع دستی که سازمان مهم صنایع دستی به وجود آنها بسته است ضرر کرده و گاهی اوقات هم موجبات سرخوردگی این هنرمندان را فراهم آورده است. در هیمن راستا، متن قسمت دوم میزگرد بررسی مشکلات، چالشها و تهدیدات صنایع دستی و راهکارهای برطرف کردن معضلات صنایع دستی، که با حضور دکتر محمدرضا رشیدکردستانی، استاد دانشگاه و سرپرست اسبق معاونت صنایع دستی کشور، دکتر شهرام امیری، استاد دانشگاه و شاهرخ پوری، کارشناس و فعال صنایع دستی در خبرگزاری تسنیم برگزار شد را در ذیل میخوانید؛ *تسنیم: در حال حاضر به نظر میرسد یکی از مهمترین دغدغههای صنعتگران صنایع دستی، موضوع صادرات صنایع دستی است به طوری که در مصاحبههایی که با برخی از تولیدکنندههای صنایع دستی داشتیم، موضوع رکود در فروش صنایع دستی را مطرح کردند و تاکید داشتند که این موضوع روی تولید آنها اثر منفی گذاشته است و بازشدن درهای صادرات به روی همه تولیدکنندگان صنایع دستی میتواند راهگشای این مشکل باشد، به نظر شما چالشهای ما در این زمینه چیست؟ *امیری: ببینید! اولین نکته این است که ما واقعاً در صادرات صنایع دستی مشکل داریم و رقم صادراتمان با آنچه ظرفیت ماست فاصله زیادی دارد. متاسفانه نظارت روی صادرات این محصولات هم مشکل دارد در این بین برای برخی، اصلا صادرات مهم نیست بلکه جایزه صادرات مهم است. از طرفی سنجشها و معیارها هم در صادرات صنایع دستی مشکل دارد، به عنوان مثال در قیمتگذاری صنایع دستی من جزء کارشناسان وزارت بازرگانی بودم، از من سوال میکردند ما مُنبت را چگونه سنجش و صادر کنیم؟ من در پاسخ میگفتم "ما نمیتوانیم آن را کیلویی صادر کنیم. چرا که این هنر یک نوعِ بازاری دارد و یک نوعِ نفیس. شما باید کارشناسی خود را تقویت کنید که کدام ارزش بازاری دارد و کدام ارزش نوع نفیس و بتواند مراقبت کند که صادرکننده کالای نفیس مربوط به موزه را از ایران خارج نکند". یکی از مسئولان سازمان میراث فرهنگی در گذشته افتخار کرده بود که چند میلیارد تومان هزینه حفاری یک تپه را داده و از آنجا 20 عدد کوزه درآورده است. حرف من به این آقا این بود که چرا باید 100 سال دیگر صد برابر هزینه کنیم و کالایی را که من امروز میتوانم تولید کنم را از زیر خاکها دربیاوریم؟ خب! همین امروز بخریم و داخل موزه بگذاریم. البته روی ارزش تاریخی آن بحثی نمیکنیم چرا که به عنوان مثال در شهر سوخته اولین کوزهای که پیدا شد اولین انیمیشن دنیا را نشان داد و این ارزش تاریخی دارد. این کار کیست؟ کار کسی غیر از هنرمند صنایع دستی است؟ الان بیایند بگویند که شما بهترین نمد خود را یا بهترین محصول صنایع دستی خود را تولید کن تا ما آن را داخل موزه بگذاریم. با این کار که کار نفیس هنرمند را بخرند در موزهها قرار دهند، زندگی یک تولیدکننده صنایع دستی را تامین میکنند اما این کار را نمیکنند. *تسنیم: وضعیت کارگاههای تولیدی صنایع دستی چگونه است؟ آیا از این کارگاهها حمایت میشود؟ *امیری: در حال حاضر برخی بالکن خانهها کارگاه تولیدی شده است. کارگاه ندارند و به دلیل کاربرد گرد چوب توتی که استفاده میکنند خانوادهاش آسم گرفته است، چه کسی پاسخگوست؟ متاسفانه حمایت نمیشویم بعد عدهای دعوای خصوصیسازی میکنند. ما میگوییم طبق قانون اساسی صنایع دستی در بخش حمایتی قرار دارد، یعنی میگوییم اگر کمیته امداد را خصوصی کردند ما را هم خصوصی کنند. ما اساسا بخش خصوصی هستیم چون کارگاه داریم و پروانه تولید گرفتهایم، اما چه کسی به ما سرمایه داده است؟، خودمان سرمایه گذاشتهایم. سوال اینجاست بخش خصوصی سرمایهگذار است و یا سرمایهبردار؟ تولید کننده پول ندارد و نمیتواند پولی را که اختصاص داده است 2 سال بخواباند، این دولت است که باید تولید کنندگان را راه بیندازد. ابزارسازی را سراغ دارم که بادست ابزار منبتکاری میسازد، درخواست کردم که به او کارت شناسایی صنایع دستی بدهند، اما گفتند ما در تعرفهمان چنین رشتهای نداریم، خب! منِ تولیدکننده مجبور میشوم مُغار چینی بخرم، یعنی سرمایهام را از ایران خارج کنم. ما ابزارسازهایی داریم که زیرمجموعه میراث نیستند اما با دست ابزارهای خوبی میسازند ولی آنها را تحویل نمیگیرند، این رشته فراموش شده است بعد میبینیم که آبنباتسازی جزء صنایع دستی شده است!. *تسنیم: آیا معتقدید هیچ کدام از زیرمجموعهها و فعالیتهای سازمان صنایع دستی قابل واگذاری نیست؟ *امیری: باید گفت شخص با بخش فرق میکند، یک نفر آمده است و میگوید من میشوم بخش خصوصی، سوال اینجاست بخش خصوصی باید سرمایه بیاورد و یا بردارد؟ خب! معلوم است، باید بیاورد. شما بگویید داشته بخش خصوصی کجاست؟ صبح با بنده تماس میگیرند و میگویند 200 هزار تومان برای حق عضویت در اتحادیه بیاور. شما بگویید اگر از هزار نفر این مبلغ را بگیرند چقدر میشود؟ چرا حق عضویت میگیرند؟ آقایی که هتل 5 ستاره دارد و من نمیتوانم یک واحد آن را اجاره هم بکنم، معاف از مالیات نیست و باید مالیات بپردازد، بیمه هنرمندان هم نیست و باید حق بیمه بدهد. اما من هستم، اگر بخواهم زیرمجموعه بخش خصوصی بروم آیا اینها تغییر میکند؟ آیا من هم باید مالیات بدهم و یا بیمهام دچار آزادشدن میشود؟ یک فرشباف یا نمدبافی که در کنج خانهاش کار میکند، کل درآمد سالانهاش شاید سالی 2، 3 میلیون تومان هم نشود. خب تکلیف اینها چیست؟ این فرد نمیتواند حق عضویت در فلان اتحادیه را بدهد. بخش خصوصی رحم ندارد و تازه آن اتحادیه آیا منافع آن را تامین میکند یا با او رقابت میکند؟ این موضوع را به چه کسی باید بگوییم؟ به همین دلیل میگوییم که ما در بخش حمایتی هستیم و اگر کمیته امداد خصوصی شد ما هم خصوصی میشویم. *تسنیم: اگر این وسط دولت، امکانات نظارتی را دقیقتر کنند آیا مشکل برطرف میشود؟ *امیری: ببینید! به نظرم هیچ گرگی برای رضای خدا گوسفند نمیگیرد! اتحادیهای تشکیل میشود و بعد از مدتی تبدیل میشود به یک نفر، بعد این اتحادیه که مالیات نمیدهد با وجود اینکه حق کار اقتصادی ندارد و باید بر تعاونیها نظارت کند متاسفانه کار اقتصادی میکند و حق خیلی از هنرمندان را نمیدهد، به طوری که 200 تا 300 نفر از برخی از این اتحادیهها طلبکارند. اتحادیهها باید درد ما را بفهمند اما نمیفهمند. آموزشگاهی را تاسیس میکنند، خودشان استاد میگذارد و بعد به منِ استاد میگویند که 200 هزار تومان برای حق عضویت بده. اینها تازه هزینههای خردهریز است. جایزه صادراتی بسیار اهمیت دارد، یکی از اتحادیهها 8 میلیون تومان به یک هنرمند بدهکارند و چند ماه است که این پول را نداده است. فقط این نیست، مالیات مهم است که معافند، از طرفی الان دلار رقابتی وجود دارد، اتحادیهای وجود دارد دلار رقابتی گرفته است و میگوید من میخواهم مواد اولیه برای صنایع دستی وارد کنم، این خندهدار است، مواد اولیه ما بومی است، نخ، چوب، همه موارد دیگر بومی است و داخل کشور ساخته میشود اما متأسفانه این وسایل با دلار رقابتی وارد کشور میشود. اگر واقعا راست میگویند دلار را بیاورید وسط و به هر هنرمند صنایع دستی بگویند که چه چیز کم دارید و بعد از اینکه نیازها را جمعآوری کردند بروند مواد اولیه وارد کنند. اتحادیهای 90میلیون تومان بودجه برای ارائه وام گرفته است، شما سوال کنید این مقدار را به کدامیک از هنرمندان دادهاند؟ این، بخش خصوصی است! نمایشگاه خارجی هندوستان برگزار شد، یکی از مسئولان یکی از کاخ موزهها به عنوان قلمزن شرکت کرد در حالی که اثر چند استاد بزرگ را برداشتند و بردند و به ما گفتند که هندوستان ویزا ندادند. یعنی در نمایشگاه خارجی که من به عنوان بهترین و برترین هنرمند صنایع دستی سال 90 و 91 انتخاب شدهام دعوت نمیشوم اما فلان پسر را با خودشان میبرند. ما هنرمندان میتوانیم کاری تولید کنیم که دنیا روی آن جمع شوند، اما به من میگویند شما فقط یک بار در سال میتوانید در نمایشگاه خارجی شرکت کنید. سوال میکنم، شما در المپیک یک نفر یک بار میبرید، یا بهترینهای خود را میبرید؟ نمایشگاه خارجی، المپیکِ هنرمند صنایع دستی است.این، بخش خصوصی است!. بخش خصوصی باعث شده است آقای فلانی به خاطر طلبش از اتحادیه و اینکه نتوانسته است اجارهخانهاش را بپردازد، همسرش از وی طلاق گرفته است و الان چند روز است دنبال جا میگردیم که برایش جا پیدا کنیم، این، بخش خصوصی است!. متأسفانه تعدد تعویض مدیران صنایع دستی با سیاست عجیبی اتفاق افتاد، چون هیچکس برای 10 تا 15 روز و چند ماه نمیتواند جوابگو باشد. ساختمان صنایع دستی از نبش خیابان ولیعصر کجا رفت؟ بعد فردی را که رشتهاش کشاورزی است و رئیس فلان اتحادیه قرار میدهند این، بخش خصوصی است!. ببینید! هنرمند نمیتواند حتی یک کاتالوگ برای خودش چاپ کند چرا که همه سرمایهاش را در کار صنایع دستی هزینه کرده است. یعنی یک واحدی در سازمان میراث فرهنگی وجود ندارد که به من کاتولوگ بدهد؟ من طرحی را با عنوان "بستهبندی صنایع دستی با صنایع دستی" مطرح کردم، یعنی کوزه شکسته که میشکند با حصیر حصیرباف بندرعباس بستهبندی شود، چون آن هم رونق پیدا کندو ترویج و تشویق تولید شود اما قبول نکردند. در جلسهای نشسته بودیم گفتند میخواهیم هلدینگ صنایع دستی راهاندازی کنیم. من خندهام گرفت، افرادی در جلسه بودند که نمیدانستند اصلا هلدینگ چیست؟ وقتی حرفها تمام شد، گفتند که همه میتوانند عضو شوند، نفری هزار تومان هزینه سهام است. من به آنها گفتم مگر نیسان پاترول است که سهام آن را بفروشید؟ شما میتوایند سهام یک کارخانه را بفروشید اما نمیتوانید نزدیک به 7500 کارگاه تولید صنایع دستی خصوصی که مالک آن نیستید را سهامفروشی کنید. این، بخش خصوصی است!. سوله به اسم صنایع دستی میسازند اما در آبسرد به جای دیگر دادند، میدان سئول را برای ما ساختند یعنی قرارداد آقای طاهرنژاد با شهرداری وقت برای راهاندازی بزرگترین بازارچه صنایع دستی خاورمیانه بود اماروز جهانی صنایع دستی افتتاح شد، بعد به ما گفتند که متری 7 میلیون تومان میشود، به همین راحتی از ما گرفتند. روزجهانی صنایع دستی غلط است، روز صنایع دستی ایران درست است. خردادماه همه امتحان میدهند و آخر ماه است هیچکس برای شرکت در نمایشگاه پول ندارد، برای چه نمایشگاه برگزار میکنید؟ همه ضرر میکنند. یک سرود ملی برای صنایع دستی نداریم و یک پرچم برای صنایع دستی نداریم در حالی که پرچم ایران را صنایع دستی درست کرده است. *تسنیم: آقای پوری نظر شما در این زمینه چیست؟ *پوری: به نظر من باید الویتبندی شود. اگر قرار است خصوصیسازی صورت بگیرد باید دستهبندی شود، اگر میخواهیم صنایع دستی کشور پیشرفت داشته باشد باید در بحث صادرات باید فرهنگسازی شود. به نظرم اولین اتفاقی که باید در صنایع دستی اتفاق بیافتد این است که بنیاد نخبگان ایجاد شود و مثل همه ارگانها نخبگان و اساتید صنایع دستی را شناسایی کنند و به این نخبگان بگویند این صد میلیون تومان را بگیرید به شرط اینکه 10 تا دانشجوی صنایع دستی را در این سولهای که ما به شما میدهیم آموزش دهید و ما از شما 30 تا منبر میخواهیم در مساجد، این همان هدفدادن به تولید است. سال بعد اگر خوب بود میگوییم 200 تا رحل قرآن تولید کنید، این افراد را باید بیمه هم بکنی. بهزیستی این کار را کرد و نتیجه هم گرفت. این یعنی بخش خصوصی؛ که دولت بار خود را روی بخش خصوصی بیاندازد و البته صدمیلیون تومان اولیه بدهد. *کردستانی: ببینید! امور صنایع دستی دو بخش دارد، یک بخش تصدیگری است یک بخش حاکمیتی، تولیدکننده به واسطه تجربه و پول خودش تشخیص میدهد بطری را بسازد یا چیز دیگری بسازد و آن را به چین صادر کند یا به هند صادر کند.چون شامه این آقای تولیدکننده تیزتر از منِ دولت است. بعضی چیزها حاکمیتی است مثلاً آن جاهایی که داوری لازم است. داور باید اولاً انتفاعی نداشته باشد ثانیاً فراتر از بازیکنان باشند، در تئوری یک سری نهادهای غیردولتی هستند که قائدتاً باید در جایگاه داوری باشند ولی در عمل، این اتفاق جور دیگری میافتد، یعنی اتحادیه خودش رقیب تولیدکننده میشود لذا شعار خصوصیسازی یک شعار است و اتفاقی دیگر در عمل میافتد. معتقدم آنجایی که حاکمیتی است قابل واگذاری نیست که اگر این اینجوری باشد مملکت روی پای خودش نمیایستد. پوری: هنوز هیچکس از مسئولان موضوع را باز نکرده است که حاکمیتی کدام است و تصدیگری کدام؟ معنی کارت صنایع دستی این است که باید از منِ تولیدکننده صنایع دستی، حمایت کنند.من وقتی عضو سازمان صنایع دستی شدم معنای آن این است که این سازمان باید حمایتم کند. هنرمند بنیه کمی دارد حالا میگوییم این را میخواهیم به اتحادیهها بدهیم. کردستانی: ما در اقتصاد دو سنت داریم، یکی اقتصاد سوسیالیستی که در آن، مالکیت فردی را جایز نمیشمارد و معتقد است تفاوت طبقاتی افراد از لحاظ ثروت محکوم است، لذا قدرت اقتصادی مانند قدرت سیاسی در اختیار اجتماع است نه افراد و دیگری سنت لیبرالی که میگوید هر کس نفع خودش را اولیتر از نفع دیگری میداند، لذا به بهترین وجه میتواند به آن برسد و دولت باید بستر را به گونهای فراهم کند که این فرد به بهترین وجه بتواند به آنچه میخواهد برسد، به عبارت دیگر باید صحنه رقابتی فراهم شود و دولت داور رقابت باشد و فضای برابر برای رقابتکنندگان ایجاد کند و البته آن جاهایی که به نفع فردی نیست که وارد شود و هزینه کند در آنجا وارد شد و حمایت کند. قبل از اینکه تشکیلات معاونت صنایع دستی زیرمجموعه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی برود، ما سازمان صنایع دستی داشتیم که کار آن این بود که از سرِ خط تولید در روستای کوچک، کارگاه میزد، مواد اولیه تحویل میداد، سفارش میداد، تولیدکننده تولید میکرد، از او میخرید، در فروشگاه دولت میفروخت، و پول تولیدکننده را میداد این میشود تصدیگری توسط دولت. حالا بعد انقلاب روالی طی شده است و ما هماکنون به تفسیر جدید از اصل قانون اساسی رسیدیم که بر اساس آن خیلی از بخشها حتی بخشهای کلان مثل بانکها را حتیالامکان در اختیار بخش خصوصی بگذاریم، این در تئوری درست است. یعنی به جای اینکه دولت به تولیدکننده بگوید چه کار کن؟ تولیدکننده به دولت بگوید چه کاری انجام بدهد.تولیدکننده باید بگوید من میخواهم در کشورهای اسکاندیناوی میخواهم کارم را عرضه کنم و منِ دولت باید بستری فراهم کنم وام و بیمه فراهم کنم تا این ریسک را بکند، بحث های سیاسی را با کشور میزبان را انجام دهم تا تولیدکننده در آنجا پول در بیاورد و اقتصاد بگردد، دولت هم از ماحصل آن مالیات بگیرد. در این فقره اخیر خصوصیسازی، افراط و تعجیل بیموردی مشاهده میشود، باید در نظر داشت خصوصیسازی در اصل هیچ ایرادی ندارد اما این خصوصی سازی باید با فرهنگ جامعه ما همخوانی داشته باشد به عبارت دیگر باید مشکل تولیدکنننده را حل کند. ادامه دارد.... گفتوگو از مسعود ملکی انتهای پیام/ |
به نام خداوند روزی دهنده
تاریخ 2-7-92
از طرف جمعی از هنرمندان صنایع دستی
تشکر از رئیس کل بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران
از آنجا که همه میدانیم در گذشته معاملات پایاپای انجام میشد.
ولی سالهاست بعد از اختراع سکه و اسکناس و ارزشگذاری آن ،امروز برای دادو ستد از آن استفاده میشود و کم کم این معاملات به کارتهای الکترونیکی واگذار میشود ،اما در این میان طراحی سکه و اسکناسها به عنوان نه تنها ابزار معامله بلکه به عنوان یک نماد و اثر هنری و نیز سند تاریخی تلقی میشود و همانطور که میدانید موزه هایی نیز با این عنوان راه ادازی شده است مثل موزه پول و اسکناس بانکها و همینطور سکه های موجود در موزه ها که خود نیز نشانگر تاریخ و تمدن محسوب میشود ، در این میان نقوش روی اسکناسها بسیار اهمیت پیدا میکند که غالبا از هنرهای سنتی مثل خوشنویسی و مینیاتور و تذهیب و همینطور تصاویر ابنیه تاریخی رهبران سیاسی و مذهبی و چهره های ماندگار آرامگاهها ،آثار باستانی و همینطور صنایع دستی استفاده میشود با کمی دقت و تحقیق این موضوع را میتوانید مشاهده نمائید . اما آخرین اتفاقی که ما هنرمندان صنایع دستی و هنرهای سنتی را خشنود و مفتخر کرده است ما را وادار به نوشتن این متن نموده که وظیفه خود دانسته از اقدام اخیر بانک مرکزی در مورد چاپ اسکناس 5000ریالی جدید(500تومانی) با تصویر ظروف سفالی قرن 8 هجری نموده است ، باید از طراح ،مسئول و همینطور ریاست محترم بانک مرکزی و وزیر محترم اقتصاد و دارایی تشکر ویژه می نمائیم.
اگر پول به صنایع دستی نچسبید ولی بسیار خوشحالیم که صنایع دستی به پول چسبید .
((باشد که ااین اسکناس به روزی هنرمندان بیافزاید .))
نویسندگان : استاد شهرام امیری – نیماذاکری سعید- شاهرخ پوری
و جمعی از هنرمندان صنایع دستی کشور
|
|||||
سرپرست اسبق معاونت صنایع دستی کشور در گفتوگو با تسنیم: | |||||
خصوصیسازی باید مشکل تولیدکننده صنایع دستی را حل کند/نباید تعجیل داشت |
محمدرضا رشید کردستانی در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، در پاسخ به این سوال که آیا خصوصیسازی صورتگرفته در پایان دولت دهم به صلاح صنعتگران صنایع دستی هست یا خیر با بیان اینکه امور صنایع دستی دو بخش دارد یک بخش تصدیگری است یک بخش حاکمیتی اظهار داشت: تولیدکننده صنایع دستی به واسطه تجربه و پول خودش تشخیص میدهد که چه نوع محصول صنایع دستی بسازد و این محصول خود را به چین صادر کند یا به هند صادر کند.چون شامه تولیدکننده تیزتر از منِ دولت است.
وی افزود: بعضی امور حاکمیتی است مانند اموری که داوری لازم دارد، داور باید اولاً انتفاعی نداشته باشد ثانیاً فراتر از بازیکنان باشند، لذا میبینیم که در تئوری، یک سری نهادهای غیردولتی هستند که قائدتاً باید در جایگاه داوری باشند ولی در عمل، این اتفاق جور دیگری میافتد یعنی اتحادیه خودش رقیب تولیدکننده میشود، بنابراین این، یک شعار خصوصیسازی است ولی اتفاقی دیگر در عمل میافتد.
کردستانی با بیان اینکه معتقدم آنجایی که حاکمیتی است قابل واگذاری نیست چرا که اگر این اینجوری باشد مملکت روی پای خودش نمیایستد تصریح کرد: در این فقره اخیر خصوصیسازی، افراط و تعجیل بیموردی مشاهده میشود، باید در نظر داشت خصوصیسازی در اصل هیچ ایرادی ندارد اما این خصوصی سازی باید با فرهنگ جامعه ما همخوانی داشته باشد به عبارت دیگر باید مشکل تولیدکنننده را حل کند.
سرپرست اسبق معاونت صنایع دستی کشور ادامه داد: ما در خلاء زندگی نمیکنیم، ما هستیم به عنوان دولت، برای اینکه این هنرمند و این تولیدکننده و این صنعت سرپا بماند لذا باید متناسب با فضای اقتصادی و فرهنگی جامعه خصوصیسازی، بومیسازی شود و به گونهای جلو رود که اصل مطلب که حمایت از تولید و هنر اصیل و توانمندسازی صنعتگر است بتواند اتفاق بیافتد.
وی اضافه کرد: طبق قانون برنامه پنجم اگر دولت میخواست تصدیگری کند سازمانهای ذیربط و نظارتی جلوی آن را میگرفتند یعنی طبق قانون نمیتوانست این کار را بکند به عبارت دیگر دولت به هیچ عنوان از آغاز این برنامه نمیتوانست تصدیگری کند و هر نوع مداخلهاش در بازار خلاف مقررات بود و بودجهاش را در بازار برمیگرداندند، این چیز جدیدی نیست.
انتهای پیام/
امیر عبدوس در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان این مطلب افزود: بعد از ظهر روز گذشته (یکشنبه ۱۳۹۲/۶/۳۱) به دنبال ارائه گزارشی به اداره حفاظت محیط زیست شهرستان رودبار، مبنی بر شکار یک قلاده پلنگ در منطقه ییلاقی آسمانسر از توابع جیرنده رودبار، نیروهای یگان محیط زیست در منطقه حاضر و پس از بازرسی از یک منزل شخصی، پوست پلنگ شکار شده را در انبار منزل مذکور کشف کردند.
به گفته وی، متخلف به محض مشاهده مامورین محیط زیست اقدام به فرار کرد که پس از مدتی توسط مامورین نیروی انتظامی منطقه عمارلو دستگیر و هم اکنون در حال بازجویی است.
عبدوس اظهار داشت: هنوز گزارش بازجویی و چگونگی کشتار این پلنگ به اداره کل حفاظت محیط زیست گیلان واصل نشده و کارشناسان در حال بررسی جزئیات حادثه هستند.
مدیر کل محیط زیست گیلان ضمن ابراز تاسف عمیق نسبت به این فاجعه زیست محیطی تصریح کرد: در حال تشکیل پرونده جهت معرفی متخلف به دستگاه قضائی هستیم.
کد خبر: 92063018772شنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۲ - ۱۱:۰۸گفتوگویی متفاوت با حجت درباره گردشگری و صنایع دستی
شیپور را از سر گشادش میزنیم سرویس : فرهنگي و هنري - گردشگري و حج
گفته بود: «شنیعترین و سخیفترین نوع مواجه شدن با میراث فرهنگی یک مملکت، داشتن نگاه توریستی به آن است.» هجمه وارد شد که قائممقام سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، مخالف گردشگری است. حالا او از این حرفها ناراحت است و اعتقاد دارد که بد فهمیدهاند و تأکید میکند که مخالف گردشگری و پول درآوردن از آن نیست.
«مهدی حجت» این روزها بیشتر از آنکه از جایگاه قائممقام سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مورد خطاب قرار گیرد، بهعنوان معاون میراث فرهنگی این سازمان مورد پرسش قرار میگیرد که این هم بیشتر بهخاطر سبقهاش در این حوز است. او که از مخالفان سرسخت ادغام سازمان میراث فرهنگی با گردشگری بوده و همچنان از موضع خود کوتاه نیامده و از آن دفاع میکند، این روزها حرفهایی دربارهی گردشگری زده که خیلیها را دچار تردید کرده است که مسوولان جدید این سازمان با این نگاه غالب فرهنگی، با گردشگری که چالشها و مشکلات زیادی دارد، چه کار میخواهند کنند؟
او به این پرسش امیدوارانه پاسخ داد: به این فکر میکنم که خورشید از پشت ابرها بیرون میآید و این همه برف را که صحرا را سفید کرده است، آب میکند و یکمرتبه رنگ صحرا نیز عوض خواهد شد.
سفره گردشگری خالی است
حجت در نشستی با خبرنگاران ایسنا که در محل خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) برگزار شد، گفت: فقط کافی است به این نکته توجه کنیم که گردشگر، چه داخلی و چه خارجی، سر سفرهی خالی نمینشیند. هرقدر برای این سفرهی خالی، تسهیلات قائل شوید، منتکشی کنید، دروازههای کشور را کامل باز کنید و هر کار دیگری انجام دهید، تا وقتی سفرهی شما خالی باشد، کسی دورش نمینشیند؛ اما وقتی غذای خوشمزهای در آن سفره بگذارید، شده مردم از کول هم بالا بروند، دور آن سفره جمع میشوند.
او معتقد است: ما بوق را از سر گشادش میزنیم. باید فکر کنیم چطور میتوانیم یک سفرهی پر رونق و گسترده داشته باشیم تا مردم خودشان برای آمدن و گرفتن ویزا تمایل نشان دهند؛ فعلا با این وضعی که درست شده و آثاری مانند تخت جمشید، تخت سلیمان و میدان نقش جهان ما به این وضع افتادهاند، چطور میخواهید گردشگر به ایران بیایید؟! با این وضعیت، حتی اگر مدام بفرما بزنید، تبلیغ کنید و دروازههای کشور را بازتر و بازتر کنید، کسی نمیآید.
مخالف گردشگری و پول درآوردن نیستم
حجت با لحنی معترضانه گفت: وضع ما باید اینطور باشد؟! بعد میگویند آقای حجت مخالف گردشگری و پول درآوردن از آن است و خیلی فرهنگی فکر میکند. من میگویم پول درنیاورید؟! شما مثلا در این هشت سال از گردشگری پول درآوردید؟!
آمارگیریهای ما خجالتآور است
وی ادامه داد: در هشت سال گذشته، تمام انرژی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری صرف این شد که گردشگری را تقویت کند؛ ولی هیچ تفاوتی حاصل نشد، همینقدر اشاره کنم، آماری که در دنیا برای گردشگر از جمیع جهات، تهیه میشود استاندارد جهانی و مصوبه دارد که چگونه آمار گردشگر را تهیه و استخراج کنند؛ ولی ما هیچکدام را ملاک عمل قرار نمیدهیم، یک نفر را در چند نقطه، چند بار میشماریم و بعد میگوییم چندین میلیون سفر اتفاق افتاده است،. در حالی که آمارگیری استاندارد دارد، مقصد و مبدأ مشخص دارد، حساب و کتاب دارد، دنیا این همه سیستم و روشهای آمارگیری دارد، مصوبه و استاندارد جهانی دارد، ولی ما همه را کنار گذاشتیم و یک سیستم آمارگیری ساختیم. این، خجالتآور است.
حجت برای پاسخ دادن به این پرسش که این سازمان برای گردشگری چه کاری میخواهد انجام دهد، به اعتقاد بنیادیاش دربارهی اینکه «گردشگری معرفی میراث فرهنگی است» اشاره و اظهار کرد: در حوزهی میراث فرهنگی بهطور عام، نخست باید پژوهش انجام شود، تمام خصوصیات و ارزشهای میراث فرهنگی مشخص شود، سپس حفظ و احیا شود و بعد از آن، معرفی و آموزش انجام گیرد. این سه، راه و روشی است که برای تمام آثار از منقول و غیرمنقول تا ملموس و غیرملموس باید در پیش گرفته شود. قسمت پایانی این راه، یعنی معرفی و آموزش کاملا به گردشگری مربوط میشود. اگر قرار باشد آثار معرفی نشوند، اگر 100 سال هم میدان نقش جهان داشته باشیم، هیچ کسی از آن خبر نداشته باشد و نیاید ببیند، دیگر چه افتخاری است؟!
میراث فرهنگی بدون گردشگری ابتر و دمبریده است
قائممقام سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری تأکید کرد: گردشگری با میراث فرهنگی شروع میشود و میراث فرهنگی با گردشگری ختم میشود. اگر میراث فرهنگی به گردشگری ختم نشود، ابتر و دمبریده است و فایدهای ندارد.
غار علیصدر را شبیه کاباره کردهاند
وی اظهار کرد: اگر جهانگردی با میراث فرهنگی شروع نشود، یک سفرهی خالی است. حالا مدام عدهای را دعوت کنید، جهانگردی کنند؛ ولی در این سفرهی خالی چیزی پیدا نمیشود. ناچار میشوید در غار علیصدر، مثل کاباره چراغهای سبز و قرمز روشن کنید که شاید یک مُشت گردشگر دسته سه و چهار از آن خوششان بیاید، حیف نیست؟!
معاون میراث فرهنگی در ادامه با طرح این مسأله که آیا تمام ارزشهای میراث فرهنگی، درست احصا شدهاند؟ افزود: ارزشهای غار علیصدر بهعنوان یک اثر طبیعی، درست فهمیده شدهاند؟ آیا هریک از آثار درون آن از نظر طبیعی، جغرافیایی و هنری درک شدهاند؟ طوری باید باشد که وقتی یک نفر سوار قایق میشود تا این غار را ببیند، از نظر هنری و اطلاعاتی که به او داده میشود، مست شده باشد؛ ولی ما اکنون چه میکنیم، بازدیدکنندهها را سوار قایق میکنیم و مثل آنهایی که روی دریاچههای قرون وسطی قایقسواری میکنند، از کانالها میگذرانیم و چند تا چراغ قرمز و سبز را نشان میدهیم. این یعنی جهالت، یعنی ارزش آنچه در اختیارمان است، نمیفهیم. آنوقت میخواهیم گردشگر اینجا بیاید، این همه اثر در دنیا است، چرا به ایران بیاید، آن هم با این همه محدودیتی که وجود دارد؟!
حجت گفت: راه حل اصلی و آن ملاک اساسی در ذهن من، این است که باید ارزش آثارمان را بفهمیم و این ارزشها را برجسته کنیم، یعنی اولین کار این است که مثلا عدهای از متخصصان غارشناس نظر بدهند که غار علیصدر با تمام زیباییاش چه خصوصیات و ارزشهایی دارد، چه ویژگیهای متمایزی نسبت به دیگر غارها دارد، راهنما و بلندگو داشته باشد، اطلاعاتی داده شود، نورپردازی آن چگونه باشد و از چه مسیرهایی در غار باید حرکت کرد. باید این کارها را انجام داد تا اثری برجسته شود و تمام استعدادهای ذاتی و بالقوهی آن به فعلیت درآید، آنوقت آمادهی حفظ، احیا، نگهداری و معرفی میشود. مطمئن باشید اگر این اتفاق بیفتد، بیش از ظرفیت، توقع و انتظار ما، گردشگر به ایران میآید.
تهران، گدایی که سر پل جواهرات عالم نشسته است
او سپس به جایگاه ایران از نظر فرهنگی، تاریخی، اقلیمی، جغرافیایی و مذهبی اشاره و اظهار کرد: تمام این خصوصیات، از ایران یک موجود کاملا منحصربهفرد ساخته است. اگر همهی استعدادهای آن، پژوهش، احیا و معرفی شود، همه میآیند. باید توجه کنیم که کجا واقع شدهایم، ما پل فیروزهایم، سرپل شرق و غرب عالم واقع شدهایم و هر که میخواهد به این مناطق برود باید از کشور ما گذر کند، ما استرالیا یا گرینلند نیستیم که در گوشهی دنیا واقع شده باشیم، تهران مثل گدایی است که سر پل جواهرات عالم نشسته است.
اجبار در حجاب و محدویت در مشروبات مانع آمدن گردشگران است؟
حجت ادامه داد: ما ساعتها میتوانیم دربارهی این موضوع صحبت کنیم، چون ما از 10هزار سال پیش تاریخ، اقوام، ادیان، صنایع دستی و هنرهای مختلف را داریم، معروفترین کشور جهان از نظر تنوع اقلیمی هستیم، این همه امکانات در این مملکت است، آنوقت وضعیت گردشگری آن باید اینطور باشد؟! بعد میگویند چون حجاب اجبار است و مشروب نمیفروشند، اینگونه است؛ نمیفهمند. من در آمریکا و انگلستان درس خواندهام، آدمهایی را در این کشورها میشناسم که التماس میکردند به ایران بیایند تا اثری را ببینند و حتی حاضر بودند چادر سر کنند. ما باید راه را باز کنیم و امکان آن را فراهم کنیم تا میراث فرهنگی معرفی شود.
او درباره ی توجیه نبودن وزارتخانهها و سازمانهای مختلف نسبت به گردشگری و مشخصا وزارت امور خارجه و مسألهی صدور ویزای ایران، اظهار کرد: در حال حاضر ما ویزای فرودگاهی صادر میکنیم و یک بازدیدکننده، وقتی به فرودگاههای بینالمللی ایران میآید میتواند ویزای فرودگاهی بگیرد و اجازه دارد یک هفته در کشور ما سفر کند. در حالی که ما برای گرفتن ویزای «شینگن» و سفر به اروپا دست کم باید دوماه در نوبت بمانیم. با این حال، اگر اعلام کنند که این ویزا را میدهند، شما حاضرید این مدت را در نوبت بمانید، چون در اروپا، چیزهایی است که شما میخواهید آنها را ببینید.
شمال ایران، عربها را قبض روح میکند
وی همچنین به ظرفیتی که در کشورهای اسلامی و عربی وجود دارد و تا کنون از آن استفاده نکردهایم، اشاره و بیان کرد: خانوادههای بسیار زیادی در کشورهای مسلمان و عربی هستند که تمایل ندارند به اروپا بروند و خانوادههایشان گرفتار برخی مسائل غیراسلامی شوند، بهشت این خانوادهها ایران است. میلیونها نفر آدم مسلمان پولدار، دوست دارند به جایی سفر کنند که مشروب نداشته باشد، غذای حلال در آن عرضه شود و امکانات تفریحی هم داشته باشد، آنها از سفر به ایران استقبال میکنند؛ ولی کاری در اینباره شده است؟ توانستهایم مثلا ظرفیت شمال کشور را به آن ها نشان دهیم؟ خدا شاهد است یک مهمان کویتی آمده بود و داشت از این همه ظرفیت و زیبایی شمال ایران، قبض روح میشد. آنها به ارزانی و راحتی با یک پرواز یکی دو ساعته میتوانند به ایران بیایند؛ ولی به جای دیگری میروند، مثلا مالزی، در حالی که آنجا مشخصات کشور ما را ندارد و میدانید که چه خبر است.
تکلیفی برای صنایع دستی
اما پرسش دیگر از قائممقام سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری دربارهی وضعیت و تکلیف صنایع دستی بود، بخشی که از زمان ادغام با این سازمان تا کنون، وصلهی نچسبی برای این سازمان بوده است و این را میتوان از بودجهریزیها، برنامهریزیها و حتی سخنرانیها درک کرد.
حجت در اینباره گفت: صنایع دستی جزو میراث فرهنگی هر کشوراست، چه جنبههای مادی آن، یعنی آثاری که تولید میشوند و چه جنبههای غیرمادی آن، یعنی کاربرد این هنرها یا جنبههای انسانی آن که البته این را در کشور نداریم؛ ولی در بسیاری از کشورها از جمله ژاپن به آن پرداختهاند، یعنی بسیاری از هنرمندان خود را ثبت کردهاند و از آنها حمایت میکنند، بزرگ میدارند و معرفیشان میکنند. امیدواریم این اتفاق هم در ایران رخ دهد.
سازمان باید تسهیلکنندهی امور هنرمندان باشد
وی ادامه داد: باید توجه داشت در حوزهی صنایع دستی، همهی کارها توسط بخش خصوصی و هنرمندان انجام میشود و سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری علیالقاعده باید کاری کند که کار مجموعهی هنرمندان این حوزه تسهیل شود و باید حالت روانسازی داشته باشد.
او با بیان اینکه تسهیل کردن چند وجه دارد، توضیح داد: اول از همه، امکاناتی برای فعالیت کردن ایجاد شود که در قالب تشکیل اتحادیهها و تشکلها میتوان به آن رسید و مشکلات صنفی را مطرح کرد تا دولت هم در جاهایی که میتواند کمک کند، سپس الگوها و جهتگیری را به مسوولان صنایع دستی بدهند که به بقای آنها کمک کند، این نکته از همه مهمتر است.
معاون میراث فرهنگی یادآوری کرد: صنایع دستی، مجموعه صنایعی کاربردی برای زندگی مردم است که با اتکا به مواد در اختیار هنرمندان تولید میشود، مانند حصیربافی، گلیمبافی، خاتم و معرق، همهی این هنرها عملکردی هستند و در زندگی ما کاربرد دارند؛ اما چون زندگی و خواستههای ما در حال تغییر است، آنچه محصول صنایع دستی و هنرهای سنتی ما است نیز باید با تفکر زمان تغییر کند، وگرنه کاربرد خود را از دست میدهد.
این همه جعبه خاتم به چه درد میخورد؟
او برای مثال به تولیدات خاتمکاری اشاره کرد و گفت: فقط کافی است به بازار بروید و ببینید تولیدات خاتم ما چیست، یا قاب است یا جعبه. مگر چقدر میتوان جعبهی خاتم خرید. این جعبهها به چه دردی میخورند؟ اما اگر دربارهی کاربرد هنر خاتم در زندگی امروز فکر کنیم، این هنر دستی را میتوان حفظ و بهروز کرد. صنایع دستی ما باید تداوم حیات داشته باشد. باید از نظر علمی دربارهی تولیدات و طرحهای صنایع دستی فکر کرد.
وی اظهار کرد: هرچند هنرمندان به این موضوعات فکر میکنند؛ اما به الگوسازی نیاز دارند و اینجا نقش دولت معنی پیدا میکند. باید مراکزی که کاملا مورد حمایت قرار میگیرند، نه بخش خصوصی، شروع به کار کنند و نمونههایی را بهعنوان الگو برای هنرمندان تولید کنند. این امکان در توان یک هنرمند نیست، چون اثری را که تولید میکند برای گذران زندگیاش است و خیلی فرصت ندارد که کارهای ابتکاری فوقالعاده قوی یا آزمایشگاهی تولید کند که ریسک داشته باشد و شاید هم به فروش نرود.
به ذخیرهگاههایی برای الگوسازی صنایع دستی نیاز داریم
حجت تأکید کرد: باید در سازمان، جایی شبیه ذخیرهگاه باشد تا این نوع هنرها و آنهایی را که در حال از بین رفتن هستند، احیا کند و الگوهایی را برای استفادهی کاربردی این هنرها طراحی کند.
وی در ادامه، ایدهای را برای استفاده از هنرهای دستی و کاربردی کردن آنها مطرح کرد و افزود: میتوان با استفاده از صنایع دستی، بدلیجات و تولیدات کمارزش را ارزشمند کرد، باید این ابتکارها را به بازار تولید وارد کرد. بخش خصوصی هم باید حمایت شود تا کار خود را درست انجام دهد و تشکلهای واقعی در حوزهی صنایع دستی ایجاد شوند و حرکت را آغاز کنند و دولت هم آنها را حمایت کند و قوانین لازم را تدوین و تصویب کند و تسهیلاتی را فراهم آورد و مناطقی را برای عرضه ایجاد کند.
ایدهای برای حفظ و احیای خانههای تاریخی و هنرمندان صنایع دستی
حجت ادامه داد: زمانی به این فکر میکردم که میتوان خانههای قدیمی در جلفای اصفهان را که ارزش تاریخی دارند، در اختیار گرفت، مرمت کرد و به هنرمندان صنایع دستی داد تا با خانوادهی خود در آن زندگی کنند و خانهی خود را به نمایشگاه آثار تولیدی تبدیل کنند. این مدل در بعضی کشورها اجرا شده است. با این کار، علاوه بر اینکه معماری و آن خانهی تاریخی حفظ میشود، شایستهترین فرد هم در آن خانه زندگی میکند. این میشود حفاظت از بنای تاریخی، ارتقای صنایع دستی و گسترش گردشگری.
هر بخشی ساز خود را میزند
قائممقام سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در پاسخ به این پرسش که آیا قرار است این فکر در برنامهی سازمان باشد یا در حد ایده است؟ گفت: بله میشود؛ کاری دارد؟ من مسوولم دیگر. میتوان این خانهها را گرفت و مرمت کرد و در اختیار هنرمندان گذاشت. برای همین گفته میشود باید پیوندی بین میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری باشد، اینها از یک خانواده هستند، این روشن است؛ ولی حالا وضع به این شکل است، صنایع دستی ساز خود را میزند، میراث فرهنگی هم میخواهد این خانههای تاریخی را نگه دارد و خراب نشود، گردشگر هم این وسط آواره است. اینها باید درست شود و باید فرصت داد.
انتهای پیام |
خوشا آن بنده با عهد و پیوند
که دارد بازگشتی با خداوند
به کام خویش اگر چندی رود راه
چو باز آید نیاز آرد به درگاه...
دلت که گرفت، دیگر منت زمین را نکش
راه آسمان باز است، پر بکش
او همیشه آغوشش باز است، نگفته تو را میخواند ؟
اگر هیچکس نیست، خدا که هست...
|
|||||
سخنگوی فراکسیون گردشگری در گفتوگو با تسنیم: | |||||
واگذاری یک درصدی را نمیتوان خصوصیسازی نامید/بخش صنایع دستی ۱۰۰ درصد خصوصی است |
ایرج ندیمی در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی تسنیم با بیان اینکه در باره خصوصیسازی سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، ۳ بخش، مورد نظر است اظهار داشت: اولین آن بخش صنایع دستی است که صددرصد خصوصی است و دولت در آن بیشتر حامی، هادی و سیاستگذار است، به عنوان مثال نمیتواند خودش فرش را تولید کند.
وی افزود: در بخش گردشگری بخش عمدهای از این حوزه مانند هتلها خصوصی بوده است و چندتایی هم دست دولت نیست مانند بنیادها ونهادهایی که زیر نظر دولت نیستند مثل بنیاد مستضعفان، لذا دولتی تعریف نمیشوند.
ندیمی تصریح کرد: بخش سوم یعنی میراث فرهنگی باید حجم بیشترش حاکمیتی باشد و اقلیت فعالیتهایش مانند بخشهای خدماتی باید به بخش خصوصی واگذار شود، لذا با چنین رویکردی میتوان گفت ما نباید این ۳ بخش را با یک دید ببینیم و آن دسته از فعالیتهایی که غیرحاکمیتی هستند همه باید خصوصی شوند و دلیلی ندارد اگر حاکمیتی نیست دولتی باقی بماند، چرا که دولت نه امکان آن را دارد و نه شرایط و پولش را دارد.
سخنگوی فراکسیون گردشگری با بیان اینکه در همه این بخشها، ۴ گانهای به نام هدایت، سیاست، حمایت و نظارت باید وجود داشته باشد ادامه داد: البته این را هم باید در نظر داشت که خصوصیسازی در کشور ما یک اسم دارد و یک رسم؛ اگر یک درصد هم واگذار شود اسم آن را خصوصیسازی میگذارند در حالی که خصوصیسازی واقعی وقتی است که مالکیت و مدیریت به بخش غیردولتی منتقل شود اما الان اینگونه نیست و چنین خصوصیسازی به مقصد نمیرسد و نتیجه بخش و طبق قانون نیست.
ندیمی یادآور شد: قانون میگوید باید از انگیزههای بخش خصوصی و شرایط آن استفاده کنیم، اما اگر قرار باشد درصدی بدهیم و بعد اسم آن را خصوصیسازی بگذاریم درست نیست یا اینکه انباری را واگذار کنیم بعد ریالی را خودمان بگیریم و چند تومانی را به آنها بدهیم این هم خصوصیسازی نیست در این بین باید هم منافع مردم تامین شود هم بیتالمال.
انتهای پیام/
برپايي نمايشگاه سراسري صنايع دستي در استان آذربايجان غربي
( گروه: صنایع دستی )
مدير كل ميراث فرهنگي ، صنايع دستي و گردشگري استان از برپايي اولين نمايشگاه سراسري صنايع دستي درآذربايجان غربي خبرداد.
به گزارش روابط عمومي اداره كل ميراث فرهنگي ، صنايع دستي و گردشگري آذربايجان غربي جعفر ذوالفقاري با اعلام اين خبر افزود : اولين نمايشگاه سراسري صنايع دستي استان آذربايجان غربي با حضور 31 استان كشور در قالب 150 غرفه برگزار خواهد شد .
ذوالفقاري همچنين با اعلام اين موضوع كه از مجموع 3 غرفه اختصاص داده شده به هر استان ، يك غرفه بصورت توليد زنده ميتواند رشته مورد نظر را معرفي کند، گفت: : تمامي هزينه هاي نمايشگاهي اعم از اجاره غرفه ، اسكان و پذيرايي در جهت حمايت از صنعت گران و هنرمندان صنايع دستي رايگان خواهد بود.
وي اضافه كرد : در اين نمايشگاه از هنرمندان تمامي استانها دعوت شده تا برترين آثار و محصولات رشته هاي صنايع دستي و اصالت دار خود را براي نمايش و فروش ارائه کنند.
مدیرکل میراث فرهنگی آذربایجان غربی ادامه داد : پوشيدن لباس محلي توسط هنرمنداني كه به توليد زنده خواهند پرداخت از ويژگي هاي اين نمايشگاه است.
گفتني است اين نمايشگاه از تاريخ 30 شهريور لغايت 3 مهرماه سالجاري در محل دائمي نمايشگاههاي بين المللي اروميه برگزار خواهد شد.
کد خبر: 92062515433دوشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۲ - ۰۰:۱۲بهجای فرش ماشینی از این اثر دارای «مهر اصالت» استفاده کنید سرویس : فرهنگي و هنري - ميراث و صنايع دستي
یک هنرمند رشتهی نمدمالی که با تلفیق نمد با چرم و جاجیم موفق به دریافت «مهر اصالت یونسکو» شده، معتقد است که اگر به آثارش بها داده شود، آنها میتوانند جای فرش ماشینی را بگیرند.
به گزارش خبرنگار سرویس صنایع دستی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در خیابانهای مرکزی شهر تهران، خانهی کوچک هنرمندی قرار دارد که دورتادور فضای داخلی آن را تکههای چرم و نمد پوشانده است. خانهای که علاوه بر محل زندگی، کارگاه «شاهرخ پوری» هم هست؛ هنرمندی که انباری خانهاش پر از زیراندازهای نمدی است که با نقش و نگارهای مختلف طراحی شدهاند. شاهرخ پوری دربارهی اینکه چرا محصولاتش را در خانه تولید میکند، گفت: کارگاهی ندارم و اگر بخواهم کارگاه اجاره کنم، مجبورم محل آن را بیرون از شهر تهران انتخاب کنم، چون هزینهی اجارهی کارگاه در شهر بسیار گران است. از سوی دیگر، تولید محصولات در خارج از شهر برای من ممکن نیست، چون حمل و نقل آنها دشوار است.
این هنرمند صنایع دستی ادامه داد: برای گرفتن نیرو با مشکل مواجه شدم، چون بیشتر افراد، به کار با نمد علاقه نداشتند و میگفتند بوی گوسفند آزاردهنده است. البته بعد از جستوجوی بسیار توانستم برای همکاری در تولید محصولاتم از چهار زن کمک بگیرم، آنها وظیفهی دوخت و دوز جاجیم و چرم روی نمد را برعهده دارند. آنها کار دوخت و دوز را در خانهی خود انجام میدهند و محصول نهایی را به ما تحویل میدهند.
او دربارهی مواد اولیهی مورد نیاز برای تولید آثارش، توضیح داد: محصولات ما از ترکیب نمد، جاجیم و چرم تولید میشوند، نمد براثر مالش پشم گوسفند و ترکیب آن با زردهی تخم مرغ یا آب و صابون تولید میشود. ما نمد را از کارگاه نمدمالی تهیه میکنیم، چرم را هم بهشکل مستقیم از تبریز میخریم. در گذشته که قیمت چرم کم بود، آن را بهصورت عمده میخریدیم، ولی حالا خرید آن بهعلت گرانی، تکهتکه انجام میشود.
وی با بیان اینکه پس از گرفتن «مهر اصالت یونسکو» هیچ تغییری در شرایط تولید آثار من ایجاد نشد، گفت: ابتدا به ما وعده داده شد که مهر اصالت یونسکو طی مراسمی در جزیرهی قشم به ما اهدا خواهد شد. قرار بود هزینهی رفتوآمد و اقامت در هتل نیز برعهدهی ما نباشد، ولی شرایط تغییر کرد و به ما گفتند که باید هزینهی رفتوآمد و اقامت را خودمان پرداخت کنیم. ما هم بهخاطر زیاد بودن هزینهها، موفق به حضور در مراسم نشدیم. فقط برای دریافت مهر اصالت یونسکو به من یک کارت هدیهی 300هزار تومانی دادند.
پوری با بیان اینکه هنرمندان صنایع دستی، قشر ضعیف جامعهی تولیدکنندگان هستند، اظهار کرد: برخی با نام هنرمندان صنایع دستی پز میدهند و میگویند صنایع دستی هویت ملی است و ما بیشترین تعداد مهر اصالت را گرفتهایم، در حالی که این بهخاطر زحمات هنرمندان بوده و نشان میدهد که صنایع دستی ایران بهترین است، بنابراین باید از آن حمایت شود.
او بیان کرد: هنرمندان صنایع دستی، رشتههای منسوخشده را زنده و تولید میکنند. بنابراین باید مورد حمایت قرار گیرند تا رشتههای منسوخشده همچنان احیا شوند و نجات یابند. در حال حاضر، تنها حمایت انجامشده از ما در قالب بیمه و برگزاری نمایشگاههای رایگان بوده است.
این هنرمند صنایع دستی ادامه داد: با حرفهایی که دربارهی خصوصیسازی صنایع دستی مطرح شده، هراس از دست دادن همین حمایتها را هم داریم، چون بیشتر فروش ما در نمایشگاههای دولتی است.
پوری افزود: برای صنایع دستی شهرکهایی ساختند که اکنون افرادی بهجز تولیدکنندگان صنایع دستی در آن مشغول به کارند. شهرک صنایع دستی دماوند توسط مرغداریها، دلالان و صنایع دیگر اداره میشود. این سوءاستفاده از صنایع دستی است.
او با اشاره به اینکه تا کنون در نمایشگاههای خارجی شرکت نکرده است، گفت: حضور در نمایشگاههای خارجی، اغلب به دلالها میرسد. سال گذشته، به من گفته شد، باید پنج تا هفتمیلیون تومان پرداخت کنم تا بتوانم در نمایشگاه ایتالیا شرکت کنم، ولی چون به اندازهی کافی پول نداشتم، نتوانستم در آن نمایشگاه شرکت کنم.
وی دربارهی نحوهی ورودش به رشتهی نمدمالی، توضیح داد: در گذشته، من در حوزهی صنایع دستی کارهای تلفیقی انجام میدادم، مثلا آهن را با چوب ترکیب میکردم. بعد رشتهی نمدمالی به نظرم جالب آمد و تصمیم گرفتم که راههای ورود به آن را پیدا کنم. ابتدا از نمدمالها، نمد میخریدم و آنها را میفروختم؛ ولی بعد به فکرم رسید که کاری نو انجام دهم. شنیدم که در سمنان نمدمالی انجام میشود، به آنجا رفتم و با دو پیرمرد آشنا شدم که نمدمالی میکردند، ولی بهخاطر طاقتفرسا و کمسود بودن این حرفه، میخواستند آن را رها کنند. من این رشته را از آنها آموختم و اکنون نیز با آنها همکاری میکنم و آنها نمدهای آثار ما را تولید میکنند.
پوری دربارهی شکلگیری ایدهی ترکیب چرم با نمد، اظهار کرد: یکبار یک تکه چرم از دستم روی نمد افتاد و به نظرم آمد که ترکیب بسیار زیبایی است، شروع به دوختن آن کردم. همان زمان، کسی آمد و خواست که آن را به او بفروشم، من هم آن را فروختم و سفارشهای دیگری گرفتم. با ادامهی این کار متوجه ترکیب زیبای جاجیم و نمد شدم و محصولات بهشکل امروزی درآمدند.
او همچنین دربارهی استقبال مردم از محصولاتش، گفت: آثار ما مورد استقبال مردم قرار میگیرند. هنر، مورد علاقهی مردم ایران است، چون هنر در ایران عقبهی تاریخی دارد. مردم ما، هنردوست و هنرشناسند، ولی همیشه پول کافی برای خریدن صنایع دستی ندارند. کارمندی که در ماه 700هزار تومان حقوق میگیرد، فقط میتواند آن را برای هزینهی زندگیاش صرف کند.
این هنرمند در پاسخ به این پرسش که آیا فروش محصولات صنایع دستی، هزینههای زندگیاش را تأمین میکند؟ توضیح داد: گرچه حقوق ثابتی نداریم، ولی زندگی ما با فروش این محصولات میگذرد، گاهی هم ضرر میدهیم. با این همه، این کار را ادامه میدهم، چون به آن عشق میورزم و به من شوق زندگی میدهد، کار هنری آرامشبخش است و من با تهیهی این آثار، احساس آرامش میکنم.
انتهای پیام
|
کد خبر: 92062314236شنبه ۲۳ شهریور ۱۳۹۲ - ۱۱:۳۵چگونه پاپوشهای قدیمی، مورد علاقه دختران امروزی شد؟ سرویس : فرهنگي و هنري - ميراث و صنايع دستي
شمایل کفشهای چرمی منقشی که این روزها مورد علاقهی دختران جوان است، ما را به یاد چاروقهایی میاندازد که زمانی پاپوش مردم بومی در برخی مناطق بود؛ اما چگونه طرح آن چاروقها به شمایل کفشهای چرمی امروزی تبدیل شد؟
به گزارش خبرنگار سرویس میراث فرهنگی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در انتهای خیابان چهاردیواری در تهران، کارگاهی قرار دارد که در آن، دو دختر جوان کیف و کفش چرمی تولید میکنند. کیف و کفشی که میگویند ایدهی تولید آن را از ترکیب چاروقهای زنجانی و کفشهای مدرن امروزی گرفتهاند.
کارگاهی که این دو خواهر آن را مدیریت میکنند و گرداگرد آن را با کیفهای چرمی منقش به بتهجقه پوشاندهاند، محل کار زنانی است که ضمن دوختن کیفها، طرح بتهجقه روی آثار داغ میزنند.
یکی از این دو خواهر در سال 2010 برای یک کفش چرمی و دیگری در سال 2012 برای یک کیف پول چرمی موفق به دریافت مهر اصالت یونسکو شدند و به این ترتیب، کیفیت کار خود ثابت کردند و آثار خود را به تولید انبوه رساندند.
برای دیدن نحوهی کار آنها و آثاری که تولید میکنند، به کارگاهشان رفتیم و با این دو خواهر، مینا و نیلوفر جوان، آشنا شدیم و سخنان آنها را دربارهی ایدهی تولید آثار و همچنین شکایتشان از خصوصی سازی صنایعدستی شنیدیم.
ابتدا، مینا جوان با بیان اینکه کارگاهی که در آن کیف و کفش چرمی تولید میکنند، بخش امور بانوان شهرداری در اختیارشان قرار داده است، به خبرنگار ایسنا گفت: در ازای کارگاهی که در اختیار گرفتیم، کارمندانی به ما معرفی میشوند که بیشتر آنها زنان سرپرست خانوار هستند و وظیفهی کارآموزیشان برعهدهی ما است. آنها پس از اینکه در کارشان مهارت لازم را پیدا کنند، در کارگاهها مشغول به کار میشوند.
او دربارهی بخش امور بانوان شهرداری، توضیح داد: این بخش در سطح شهر، کارگاههایی دارد که آنها را در اختیار بهرهبرداران قرار میدهد. این بهرهبرداران فقط در حوزهی صنایع دستی مشغول به کار نیستند، چنانچه گاهی، افرادی که به خیاطی یا سبزی خردکنی نیز مشغول هستند، از کارگاههای شهرداری استفاده میکنند.
مینا جوان در ادامه اظهار کرد: پس از گرفتن مهر اصالت یونسکو، به ما وعده داده شد که به عضویت کانون نخبگان درمیآییم و از ما فرمی گرفتند که از طریق آن، اطلاعات تیراژ و قیمت محصولات تولیدی خود را اعلام کردیم تا ارزیابی شود و مورد حمایت یونسکو قرار بگیریم و آثار ما در سراسر دنیا پخش شود؛ ولی این وعدهها محقق نشدند و برای دریافت مهر اصالت یونسکو، فقط به ما یک کارت هدیه داده شد!
او در پاسخ به این پرسش که تهیهی کیف و کفش چرمی را چگونه آموخته است؟ توضیح داد: خیاطی، مهارتی بود که آن را از مادرم یاد گرفتم؛ ولی تهیهی کیف و کفش را بهشکل تجربی آموختیم. وقتی تصمیم به تولید کیف و کفش چرم گرفتیم، به بازار چرم رفتیم و به این فکر میکردیم که چطور میتوانیم از چرم، کیف و کفش تولید کنیم. از همان ابتدا، الگوهای متفاوتی در نظر داشتیم که این الگوها با مرور زمان تغییر کردند و بهشکل امروزی درآمدند.
در ادامه، نیلوفر جوان با بیان اینکه پیش از تولید کیف و کفش چرمی، او و خواهرش به فعالیتهای هنری مشغول بودند، گفت: پیش از اینکه به تولید کیف و کفش مشغول شویم، لوازم صنایع دستی را تولید میکردیم؛ من در کار فرش بافت و سفالسازی بودم و خواهرم به نقاشی کشیدن مشغول بود. از میان همهی آنها، تولید کیف و کفش چرمی به نتیجه رسید. اکنون محصولات چرمی که در کارگاه تولید میکنیم، در ایران پخش میشود و تا حدودی شناخته شده و برایمان منبع درآمد است.
در ادامه، مینا جوان دربارهی محل توزیع اجناسشان، توضیح داد: محصولات ما در برخی فروشگاههای صنایع دستی در تهران و در شهر کتابها توزیع میشود. شهر کتابهایی که در سطح شهر پراکندهاند، اجناس خارجی نمیفروشند، به توزیع اقلام ایرانی میپردازند و و از این طریق، از تولیدکنندگان ایرانی حمایت میکنند و این موضوع به نفع تولیدکنندگان داخلی است.
او دربارهی حمایتهای انجامشده از سوی سازمان میراث فرهنگی، اظهار کرد: فعالیتهای خود را در سال 82 آغاز کردیم، آن زمان صنایع دستی از سوی این سازمان حمایت میشد؛ ولی در صورت خصوصیسازی صنایع دستی، مشکلات بسیاری برای هنرمندان ایجاد میشود.
جوان با تأکید بر اینکه با خصوصیسازی صنایع دستی مخالف است، ادامه داد: اگر خصوصیسازی انجام شود، کسانی که مثل ما شروع به تولید آثار صنایع دستی کردهاند، نمیتوانند پیشرفت کنند، چراکه نمایشگاهها و گرفتن پروانهی تولید پولی میشود و خیلی از حمایتهای میراث فرهنگی از هنرمندان سلب میشود، در نتیجه، هنرمندان امکان رشد پیدا نمیکنند.
او دربارهی حمایتهایی که سازمان میراث فرهنگی و گردشگری از آنها کرده است، توضیح داد: مالیاتی پرداخت نمیکنیم، در هزینهی برق، آب و گاز نیز تخفیف میگیریم. افرادی که در این حوزه مشغول هستند، با حق بیمهای اندک، بیمه میشوند و برای کارفرما نیز این امکان فراهم میشود که پنج نفر از کارکنانش را با تخفیف، بیمه کند. ضمن اینکه افرادی که از ابزارآلات صنعتی استفاده میکنند، برای تهیهی ابزارآلات مورد نیازشان تخفیف میگیرند.
وی افزود: این حمایتها بود که موجب شد ما جرأت داشیم در سن کم شروع به تولید کنیم.
نیلوفر جوان با اشاره به اینکه حمایت از صنایع دستی برای کشور مفید است، اظهار کرد: تقویت تولیدات داخلی باعث میشود از واردات برخی کالاها جلوگیری شود. ضمن اینکه کمک به پاگرفتن صنایع دستی در حفظ فرهنگ یک کشور موثر است. اگر حمایتها برداشته شود، بیشتر تولیدکنندگان صنایع دستی نمیتوانند به فعالیت خود ادامه دهند، ضمن اینکه صنایع دستی یک سرمایهی ملی است و بهخاطر تحریمهایی که علیه کشور اعمال میشود، باید به تولیدات داخلی توجه کنیم.
در ادامه، مینا جوان با بیان اینکه امکان شرکت در نمایشگاههای خارجی برای آنها وجود ندارد، توضیح داد: در هشت سال گذشته، هر وقت که صحبت شرکت در نمایشگاههای خارجی پیش آمده، بحث کمبود بودجه مطرح شده است. از طریق افرادی که پیش از ما وارد این حوزه شدهاند، اطلاع داریم که بودجهی مناسبی برای آنها با هدف شرکت در نمایشگاههای خارجی مانند نمایشگاههای ایتالیا و فرانسه در نظر گرفته شده بود که بازدهی مناسبی برای آنها داشت.
او دربارهی شکلگیری ایدهی تولید کفشهای سنتی، بیان کرد: دورهای به تحقیق دربارهی پاپوشهای سنتی پرداختیم و متوجه شدیم که قدیمیترین پاپوشی که در کشور وجود دارد، پاپوش «مرد نمکی» است که در زنجان نگهداری میشود. ایدهی اولیهی طراحی این کفشها، از آن پاپوش گرفته شد. بعدها با ترکیب شکل چموشهای ماسوله، چاروقهای زنجان و طرح کفشهای مدرن، با برطرف کردن بخشی از نقصها که باعث میشد پا راحت نباشد، کفشهای خود را طراحی کردیم.
این هنرمند ادامه داد: تلاش کردیم شمایل کفشهای ما، طبق کفشهای تولیدشدهی سنتی باشد، نقصهای آن را برطرف و آن را شبیه به کفشهای امروزی طراحی کنیم.
مینا جوان دربارهی امکان کپیبرداری از آثارشان، توضیح داد: در ابتدای کار، کارگاه نداشتیم و طرحهایمان را به کارگاههایی میدادیم تا تولید کنند، وقتی کارگاه گرفتیم، متوجه شدیم کسانی که از آنها کمک میگرفتیم، کارهایمان را کپی کردهاند؛ ولی چون تیراژ کار ما بالا و قیمت محصولات ما پایین است، از نظر مبلغی، کسی نمیتواند با ما رقابت کند.
نیلوفر جوان در اینباره اضافه کرد: وقتی اشخاصی اقدام به کپیبرداری اثری میکنند، قادر نیستند کار را با کیفیت کپی کنند. بنابراین محصول تولیدشده بهشکل کاریکاتور کار اصلی درمیآید. در نتیجه، کار ما در مقایسه با کار کپیشده بیشتر به چشم میآید.
در ادامه، مینا جوان دربارهی نحوهی قیمتگذاری اجناسشان، توضیح داد: قیمتگذاری اجناس براساس تیراژ خریدار است، ولی در کل، بعد از تولید یک اثر، به قیمت تمامشده، 20 درصد اضافه میشود. توزیعکنندگان نیز هنگام فروش، مبلغی را به قیمت اجناس اضافه میکنند که گاهی این مبلغ زیاد است. در موردی متوجه شدیم که محصولی که 40هزار تومان فاکتور کرده بودیم، 100هزار تومان فروخته شده است.
نیلوفر جوان نیز با بیان اینکه نوسانات ارز برای کار آنها مشکل ایجاد کرده است، گفت: هر بار که به بازار میرویم، با قیمت جدیدی روبهرو میشویم؛ قبل از عید که کارهای خود را میفروختیم، با همان قیمت، فقط توانستیم چرم سری بعدی کارهای خود را بخریم.
او دربارهی قیمت چرم نیز اظهار کرد: قیمت چرم از سال گذشته تا کنون تغییر کرده، سال قبل چرم پایی 2500 تومان بود، ولی امسال این قیمت به 7500 تومان رسیده، ضمن اینکه کیفیت آن نیز پایین آمده است. با این همه، تلاش میکنیم نوسانات قیمت، در قیمت محصول نهایی تأثیر نگذارد. با این کار، گرچه از سود خود کاستیم، ولی تلاش کردیم رضایت مشتریان را کسب کنیم.
مینا جوان دربارهی صادرات محصولاتشان، گفت: با شرکتی قرارداد داشتیم که صنایع دستی را از ما میخرید و به کانادا، انگلیس و آمریکا صادر میکرد؛ ولی بهعلت نوسانات ارز، از ما خواسته شد که قراردادمان به ریال تنظیم شود، ما هم که مواد اولیه را با قیمت دلار میخریدیم، بستن قرارداد به ریال برایمان مقرون بهصرفه نبود. بنابراین ادامهی همکاری ممکن نشد و اکنون تنها مبادلهی خارجیای که داریم، با نمایشگاهی در دبی است.
انتهای پیام
|
فروش انواع محصولات سنتی
با گلیم و جاجیم
کد خبر: 92062415044یکشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۲ - ۱۱:۳۰یک هنرمند:
هنرمندان با خصوصیسازی نمیتوانند صنایع دستی تولید کنند سرویس : فرهنگي و هنري - ميراث و صنايع دستي
یک هنرمند صنایع دستی گفت: اگر صنایع دستی به بخش خصوصی واگذار شود، بهدلیل قطع حمایتهایی که از هنرمندان میشود، آنها نمیتوانند به تولید صنایع دستی ادامه دهند.
نیما ذاکری - هنرمند سراجی سنتی، نقاشی و حکاکی روی چرم - در گفتوگو با خبرنگار سرویس صنایع دستی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، یادآوری کرد: در جلسهای که تعدادی از هنرمندان صنایع دستی در آن تجلیل شدند، اعلام شد که قرار است صدور کارتهای شناسایی (صنعتگری) و پروانهی تولید به بخش خصوصی واگذار شود.
او با بیان اینکه این مسأله باید در جلسهی 20 خردادماه صنایع دستی که بیشتر هنرمندان از سراسر کشور در آن حضور داشتند، مطرح میشد، گفت: در آن صورت، هنرمندان میتوانستند نظرات خود را در اینباره مطرح کنند. البته قبل از علنی شدن بررسی خصوصیسازی صنایع دستی، زمزمهی آن مطرح بود و ما دربارهی آن با کارشناسان این حوزه گفتوگو کردیم و فهمیدیم که بیشتر آنها معتقدند، خصوصیسازی در صنایع دستی عملی نیست.
این هنرمند دربارهی مضرات خصوصیسازی در بخشهای مطرحشده، معتقد است: اگر خصوصیسازی در بخشهایی که مطرح شد، انجام شود، نمایشگاههایی که برای عرضهی محصولات ما برگزار میشود، پولی خواهند شد. با توجه به نسبت هزینه و سود، پولی شدن نمایشگاههای صنایع دستی موجب میشود که هنرمندان، بخصوص هنرمندان شهرستانی نتوانند در این نمایشگاهها شرکت کنند.
او ادامه داد: من فکر می کنم روند خصوصیسازی زمانبندی شده است و در ادامه، نوبت به بیمهی هنرمندان صنایع دستی میرسد. پیشبینی میکنم در صورت تحقق خصوصیسازی، حق بیمهی پرداختی ما از حدود 35هزار تومان به حدود 60 تا 90هزار تومان برسد.
ذاکری با بیان اینکه خصوصیسازی در صنایع دستی با گردشگری نباید مقایسه شود، گفت: مسوولان باید بدانند که هتلها، رستورانها و قهوهخانهها زیرمجموعهی گردشگری هستند و سودی که نصیب افراد این حوزه میشود، با سودی که از فروش صنایع دستی نصیب هنرمندان میشود، قابل مقایسه نیست.
او با اشاره به اهمیت زنده ماندن صنایع دستی هر کشوری، اظهار کرد: اگر صنایع دستی نباشد، میراث فرهنگی نخواهد بود، چون هنرمندان صنایع دستی، میراث فرهنگی آینده را میسازند و میراث فرهنگی یک کشور نباید به بخش خصوصی واگذار شود. واگذاری بخشی از صنایع دستی به اتحادیهها و بخشی دیگر به شرکتها، موجب میشود که صنایع دستی تکهتکه شود و دیگر چیزی از آن باقی نماند.
وی بیان کرد: در نمایشگاههایی که شرکتهای خصوصی برگزار میکنند، شأن صنایع دستی حفظ نمیشود و گاهی دیده میشود که در نمایشگاهی با عنوان صنایع دستی، آلوچه، ترشک، کشمش، عروسک، تابلوهای چاپی و محصولات چینی، اندونزیایی و هندی فروخته میشود که اصلا مناسب نمایشگاه صنایع دستی نیست.
ذاکری با بیان اینکه معاونت صنایع دستی تشکیل شده است تا از هنرمندان این حوزه حمایت کند، گفت: معاونت صنایع دستی باید مشکلات هنرمندان را حل کند، سد مقابل راه آنها را بردارد و برای برطرف کردن نیاز هنرمندان، راهکار بیابد.
او با طرح این پرسش که چرا صنایع دستی در ایران پیشرفت نمیکند؟ اظهار کرد: من بهعنوان یک هنرمند صنایع دستی، از 10 سال پیش تا کنون هیچ پیشرفتی نکردهام، چون هیچ برنامهریزی مشخصی برای صنایع دستی کشور نشده است. معتقدم پیشرفت صنایع دستی در ایران میتواند جلوی صادرات نفت را بگیرد.
این هنرمند با بیان اینکه حمایتهای انجامشده از صنایع دستی در قالب تزریق مبالغ اندک بوده است، گفت: فکر میکنم به جای اعطای وامهای 10میلیون تومانی که بهتازگی بهپنج میلیون تومان کاهش یافته است، باید برنامهریزی صحیح برای فعالتر شدن بخش تولید انجام شود.
ذاکری اضافه کرد: به صنایع دستی به اندازهی لازم بها داده نشده است، حتی در بخش خبری نیز حمایت لازم از این صنعت نمیشود، چنانچه میبینیم بیشتر خبرگزاریها اساسا بخشی بهعنوان صنایع دستی ندارند و اخبار این حوزه را در بخشهای دیگر خبری ارسال میکنند. تا کنون من فقط بخش صنایع دستی را در ایسنا مشاهده کردهام.
انتهای پیام
|
چرم نیما
تاسیس 1358
مرحوم حسن ذاکری سعید
تولید و عرضه انواع محصولات چرمی با یکسال ضمانت
ست سه تکه چرمی
ست دو تکه چرمی
کمربند دو رو چرم - کمربند پشت کراس
کیف اداری در مدلها و رنگهای مختلف
انواع کیف های دانشجویی چرمی
کیف پاسپورتی دستی و گردنی
کیف دستی زنانه چرمی
کیف مردانه کتی
کیف مردانه جیبی
فرش با پوست طبیعی گاو و فرش
انواع جاکلیدی های تبلیغاتی چرمی
انواع کیفهای دستدوز چرمی
و...........
آماده عقد قرارداد با کلیه ادارات و ارگانها و شرکت ها
شماره تماس 55707394
همراه 09197286656
نیماذاکری سعید
آدرس : میدان شمشیری- خیابان قزوین - جنب نمایندگی سایپا - خیابان لقمان حکیم - کوچه محمد زاده - پلاک 9