سه راه امین حضور را که به سمت خیابان امیر کبیر (چراغ برق سابق) بروید. روبروی کوچه شهید علیرضا جاویدی (حاج میرزا محمود وزیری سابق) مقابل مجتمع تجاری خلیج فارس با پلاک 117 رو به رو میشوید. پلاکی که اکنون متعلق به مخروبهای بزرگ است اما اشتباه کنید. این بنا که 81 سال عمر دارد، زمانی مخروبه نبوده و داستان زندگی عجیبی داشته است.
این بنای مخروبه که بیشتر شبیه حلبی آبادی متعلق به روزگار فقر و فلاکت است به روایت بسیاری از تهرانیهای قدیم زمانی برو و بیایی برای خودش داشته و مدرسهای معروف بوده است. مدرسهای به نام نور و صداقت که در دهه 1310 هجری- خورشیدی (1931 میلادی)، در یک ملک استیجاری به مساحت 4609 متر مربع واقع در شرق چهاراه سرچشمه روبروی کوچه میرزا محمود توسط میرزا نورالله و میرزا جالینوس حکیم (از برزگان دین کلیمی) تأسیس شده است.
|
اینجا حلبی آّباد نیست. اینجا مدرسه تاریخی نور صداقت است که هم پای نخستین مدارس تاریخی تهران ساخته شده است |
شهرام شهریار، دوستدار میراث فرهنگی که از قضا سفرنویس هم است، این مدرسه را همپای بسیاری از مدارس قدیم تهران میداند اما تجربه بازدید این روزهای اخیرش باعث شده، توصیه کند که به علت آتش سوزی سال و مخربه شدن به فکر بازدید از این مدرسه نباشید.
هرچند به گفته او، حالا که مسئولان اقدام به مرمت عودلاجان کردهاند، ای کاش که نگاهی هم به این مدرسه میانداختند و آن را هم جزو بناهای مرمتی می گذاشتند تا شاید یادمان تاریخی که از آن دوران به ما رسیده است، حفظ میشد.
مدرسه رایگان برای فقرا تله بود
مدرسه نور و صداقت اوایل دوران پهلوی اول ساخته شد اما کسی نمیداند که چرا اسم آن شد، نور و صداقت. البته حدس زده میشود این نامگذاری به دلیل این بوده است که یکی از موسسان این مدرسه میرزا نورالله بوده است.
گفته میشود، مدرسه نور صداقت در ابتدای سالهای فعالیتش ثبت نام رایگان میکرد و پول و لباس و سایر لوازم مدرسه را به دانش آموزان محروم و قشرهای کم درآمد هدیه میداد. این مدرسه 6 کلاس ابتدایی با ظرفیت (بین 120 تا 150) نفر دانش آموز به صورت مختلط داشت. آموزش دروس عبری جزو برنامههای درسی مدرسه نور صداقت بود و روزهای شبات تعطیل و در روزهای جمعه کلاس هایی تحت عنوان کانون شادی، (با اجرای برنامه های تفریحی اجرای نمایش و موزیک) جزو برنامه های آموزشی مدرسه بود. میس نورالله مسئولیت دختران دانش آموز را در این مجتمع عهده دار بود.
|
مدرسه نور و صداقت زمانی برای خودش کیا و بیایی داشت و هنوز زندگی آن دست خوش حوادث عجیب قرار نگرفته بود |
شهریار میگوید که میرزا جالینوس و میرزا یعقوب و فرزندان میرزا نورالله بعدها مسیحی و پروتستانت شدند و میرزا جالینوس پایگاه کشیشی گرفت و در کلیسا روزهای یکشنبه پند بده بود و از روی انجیل سخنرانی میکرد. هرچند که این تغییر دین میرزا جالینوس به همین جا ختم نشد و شنیده شده که بعدها بهایی شده است.
اما بشنوید از خاندان حکیم، این خاندان از خاندانهای متنفذ دوران قاجار و پهلوی و از نسل یک یهودی مهاجر به نام حکیم سلیمان بوده که در زمان فتحعلی شاه قاجار به ایران کوچیده بودند. اعقاب او به نام حکیم حق نظر و حکیم موشه (مشه) پزشک خصوصی ناصرالدین شاه قاجار شدند.
به گفته شهریار، مدرسه نور صداقت به ظاهر برای بالا بردن سطح دانش و رفع نیاز های آموزشی فرزندان خانواده های یهودی ساکن محله عودلاجان تأسیس شده بود، اما از همان آغاز فعالیت ، هدف میسیونری پروتستانهای انگلیس از ایجاد مدرسه نور صداقت، ترک دین موروثی و کشاندن تدریجی خردسالان به آیین مسیحیت بود.
حتی یک نفر دینش را ترک نکرد
داستان زندگی این مدرسه اما از یک جایی به بعد با بحران رو به رو میشود. میگویند که پروتستان های مسیحی انگلیس به موازات تبلیغات گسترده دیگر میسیونری های اروپایی در ایران برای جلب مسلمانان به مسیحیت، ابتدا از طریق تأسیس و توسعه مدارس نور صداقت در تهران و اصفهان در قالب مدرسه اختصاصی برای جامعه کلیمیان وارد عمل شدند. اما به دلیل فعالیتهای مدارس آلیانس اسراییلیت (اتحاد) توسط جامعه جهانی یهود در ایران، تأسیس مجتمع فرهنگی اوتصر هتورا و ایجاد مدارس گنج دانش و ... باعث شد میسیونری پروتستان مدرسه نور صداقت را منحل اعلام کند، زیرا طی این مدت حتی یک نفر حاضر نشد که دین خودش را ترک کند.
یکی از افتخاراتی که برای این مدرسه میتوان برشمرد، این است که پروین دولتآبادی شاعر و از بنیانگذاران شورای کتاب کودک در مدرسه نور و صداقت تحصیل کرده است.
|
میسیونرها می خواستند که دین دانش آموزان را تغییر دهند اما حتی یک دانش آموز هم دینش را تغییر نداد. |
از کارکنان مدرسه نور صداقت افراد زیر را می توان نام برد؛میرزا لطف الله و میرزا جالینوس حکیم (از موسسین اولیه مدرسه نور صداقت) رحیم بوستانی (معلم انگلیسی و ناظم مدرسه) خلیل شیرازی (معلم کلاس ششم) خانم هاداشییان (معلم کلاس اول) آقای شمطوب (معلم ریاضی) آقای ساقانی (معلم زبان عبری) آقای بیات (معلم ورزش) آقای ذهاب و خانم های تهرانی ، نصرت حکیم و ایران همت (معلم های مدرسه نور صداقت) مرتضی عشقی(مسئول تدارکات) عباس آقا (فراش مدرسه).
عمارت مدرسه نور و صداقت به صورت یک ساختمان دو اشکوبه و به صورت شرق به غرب و رو به جنوب احداث شده بود که راه ورودی به طبقات از دو راه پله شرقی و غربی امکان پذیر بود و به مرور زمان قسمت غربی عمارت مدرسه تخریب و با ایرانیت به صورت انبار در آمد و حیاط قسمت شرقی نیز به صورت روباز انبار یخچال فریزر، ماشین لباسشویی ، اجاقهای گاز، تلویزیون، فرش و نیز قطعات و لوازم یدکی و.... شد. مدرسه نور و صداقت به نام انبار «عاج» شهره شد و خانواده سرایدار در عمارت باقی مانده از مدرسه نور و صداقت در شمال شرقی ملک ساکن شدند.
شعلههای آتش نور و صداقت را بلعید
مدرسه نور و صداقت در حال دست و پنجه نرم کردن با هویت جدیدش به عنوان انبار بود که در ساعت 16 و 48 دقیقه روز سه شنبه 23 مرداد 1386 دچار حریق شد.ایستگاههای 1، 3 ، 4 ، 5 ، 9و 46 آتش نشانی خبر دادند: «ایستگاههای نجات یک و 9 نیز در محل آتش سوزی حاضر شده اند و یکی از بزرگترین آتش سوزی های پایتخت بدون کشته مهار شد و تنها خانواده سرایدار و دو نفر از آتش نشانان آسیب جزئی دیدند، بلافاصله به بیمارستان برده شدند و تحت مداوا قرار گرفتند.»
روایت است که خسارات وارده بیش از حد تصور بود و متاسفانه به علت بیمه نبودن کلیه اجناس انبار ، شخصی که مدرسه نور صداقت را اجاره کرده بود، متواری شد. شدت خسارات به حدی بود که تاثیر زیادی در آن زمان روی کالاهای خانگی گذاشت و این اقلام تا مرز 10 درصد گران شدند.
|
وقتی مدرسه نور و صداقت در سال 86 در شعله های آتش سوخت، آتش نشانی اعلام کرد که یکی از بزرگترین حریق های آن سال اتفاق افتاده است |
البته این آتش سوزی تبلیغی شد برای شرکتهای بیمه و بیمه ایران اعلام کرد؛ 50 درصد خسارت بیمه گزاران به صورت علی الحساب در روزهای اولیه پرداخت شد و بیمه البرز هم اعلام کرد ؛ 6.000.000.000 ریال، خسارت علی الحساب پرداختی ظرف 72 ساعت از وقوع حادثه به بیمه گذاران پرداخت شد.
به گفته شهریار در حال حاضر به علت اینکه خسارت برخی از خسران دیده ها پرداخت نشده، مدرسه به همان حالت نیم سوخته رها شده و مالکان کلیمی آن که در حال حاضر خارج از کشور حضور دارند، حاضر به فروش ملک به شهرداری شدهاند، البته همان سرایدار قدیمی قسمتی از حیاط مدرسه نورصداقت را بار دیگر به انبار کرده است.
حالا سوال اینجاست که آیا شهرداری و سازمان میراث فرهنگی اقدام به خرید و مرمت این مدرسه میکند؟ تا شاید یادمان شکست میسیونرهای انگلیسی در محله عودلاجان برای همیشه در حافظه تاریخی مردم ایران حفظ شود؟
فاطمه علی اصغر