انجمن علمی باستانشناسی ایران در قالب بیانیهای به حسن روحانی رئیس جمهور منتخب ایران، اعلام آمادگیاش را برای هرگونه همکاری و کمک همهجانبه اعلام کرد و خواستار بررسی و توجه دولت تدبیر و امید به معضلات عمیق باستانشناسی کشور شد. بیتوجهی به تعاملات بینالمللی و تعطیلی اغلب مراکز ایران شناسی و کرسیهای باستانشناسی ایران در دانشگاههای معتبر دنیا طی سالهای گذشته یکی از مهمترین معضلات این حوزه بهشمار میرود.
مشروح کامل بیانیه:
جناب آقای دکتر روحانی
رییس جمهور منتخب ملت ایران
با عرض سلام و احترام و شادباش به مناسبت کسب اعتماد ملت شریف وتاریخ ساز ایران در واگذاری مسئولیت خطیر ریاست جمهوری و با آرزوی توفیق برای حضرتعالی در صیانت از این امانت بزرگ؛غرض از تصدیع و تحریر این سطور، یاد آوری نکاتی پیرامون امری مهم و اساسی در حوزه مسئولیت ریاست جمهوری است که متأسفانه در تبلیغات و رقابتها و مناظرههای انتخاباتی هیچ یک از کاندیداهای محترم به آن پرداخته نشده است.
آری، میراثفرهنگی این کهن دیار همواره ماندگار هیچ جایگاهی را در برنامههای عزیزانی که قرار بود چهار سال سکان مدیریت کلان این کشور باستانی را بر عهده بگیرند، به خود اختصاص نداد و حتی ذکر نامیهم از آن نشد!! همین کم توجهای به امری خطیر که یکی از مولفههای مهم هویتی این ملت را تشکیل میدهد، انجمن علمیباستان شناسی ایران را بر آن داشت تا در آستانه تحولات بنیادین در دولت آینده، دغدغههای بخشی از جامعه علمی، پژوهشی و کارشناسی حوزه میراث فرهنگی کشور را به عالیترین مرجع تصمیم گیری در دستگاه اجرایی منعکس نماید. با امید به آنکه این دل نگرانیها، واقعیتها و راهکارهای پیشنهادی بتواند در اتخاذ بهترین تصمیمها موثر افتد.
حضرتعالی نیک آگاهید که درخشندگی فرهنگ و تمدن این سرزمین به گونهای است که هیچ کس حتی دشمنان این ملت را توانایی انکار آن نیست. باورها، رفتارها و سازندگیهای بی بدیل نیاکان ما در ادوار مختلف پیش از تاریخ، دوران تاریخی و دوران اسلامیکه امروز از آنها به عنوان میراث فرهنگ مادی و معنوی کشورمان یاد میکنیم و به آنها میبالیم، حاصل تلاشها، رنجها و زحماتی است که بر ما و نسلهای آینده این سرزمین پوشیده است. کسی نمیداند که چغازنبیل، پاسارگاد، تخت جمشید، استخر، نقش رستم، بیشاپور، تخت سلیمان، مسجد جامع اصفهان، میدان نقش جهان، مجموعه شیخ صفی الدین اردبیلی، و هزاران اثر گرانسنگ دیگر در حوزه میراث مادی؛ و مواریث ارزشمند معنوی چون نوروز، سنتها، آیینهای ملی و مذهبی با چه رنج و زحمتی شکل گرفته و عینیت یافته است. اگر چه بخش اعظمیاز باورها، رفتارها و کنشهای پیشینیان تمدن ساز این دیار بر ما پوشیده است، اما به کمک علم باستانشناسی تحولی شگرف در شناسایی راز و رمزهای شکل گیری تمدن این مرز و بوم رخ داده است.
انجمن علمیباستان شناسی ایران به نمایندگی از بخش اعظمیاز جامعه علمیباستان شاسان این سرزمین ضمن اعلام آمادگی برای همکاری و کمک همه جانبه به دولت تدبیر و امید لازم میداند معضلات پیش روی سازمان میراث فرهنگی، راهکارها و برنامههای پیشنهادی خود را تقدیم حضور نماید. امید است که رئیس جمهور محترم از ظرفیتهای علمیو فکری این انجمن در تدوین برنامهها و اجرای آنها در حوزه میراث فرهنگی کشور بهره برداری نمایند.
الف) مشکلات:
ـ تشکیل سازمان میراث فرهنگی در سال 1364 و تصویب اساسنامه آن در سال 1367 اگرچه واحدهای پراکنده زیرمجموعه وزارت فرهنگ و هنر قبل از انقلاب و وزارت علوم در پس از انقلاب را گرد هم آورد و به عنوان سازمانی واحد در زیرمجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامیبه فعالیت خود ادامه داد و خدمات درخوری را در این زمینه به حوزه میراث فرهنگی ارائه کرد؛ اما با توجه به اهمیت، گستردگی و ظرفیت میراث فرهنگی هرگز نتوانست انتظارات موجود را برآورده سازد.
ـ شاکله اصلی سازمان میراث فرهنگی کشور در پیش از انقلاب را «اداره کل باستان شناسی ایران»تشکیل میداد که پس از انقلاب به سازمان میراث فرهنگی تغییر نام یافت. در این جابجایی اسمی، به دلایل متعدد از جمله کج فهمیهای برخی نسبت به موضوع ایران باستان، جایگاه باستان شناسی و باستان شناسان کشور در سازمان تازه تأسیس نادیده انگاشته شد و به حوزه ای بسیار کوچک در سازمانی عریض و طویل محدود گردید.
ـ در اواخر دولت اصلاحات با ادغام حوزه گردشگری در سازمان میراث فرهنگی و تأسیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و ارتقا جایگاه سازمان به عنوان معاونت رییس جمهور که خود موافقان و مخالفان زیادی داشت، متأسفانه به دلیل فقدان شفافیت و تفکیک وظایف دو حوزه و عدم درک این مهم که گردشگری میبایست از خوان میراث فرهنگی ارتزاق نماید، امر وارونه شد و میراث ناخواسته در سایه گردشگری قرار گرفت.
ـ با ادغام سازمان صنایع دستی به سازمان میراثفرهنگی و گردشگری در دولت نهم و شعار توسعه گردشگری عملا میراثفرهنگی به محتضری تبدیل شد که امید نجاتی بر آن نمیرفت. تلاشهای دلسوزان میراث فرهنگی باقیمانده در سازمان و متخصصان دانشگاهها نیز راه به جایی نبرد و هر روز میراث جایگاه خود را به نفع گردشگری از دست میداد، تا اینکه در دولت دهم فاجعهای که از مدتها قبل دلسوزان هشدار آن را میدادند اتفاق افتاد و میراث فرهنگی را تکه و پاره کرده و ساختار آن را از هم گسیختند. ذکر این نکته لازم است که علیرغم ارائه شعارهای فراوان در حوزه گردشگری و تصمیمات سطحی در متلاشی کردن پژوهشگاه سازمان، عملاً هیچ توفیقی در موضوع توریسم و گردشگری نیز اتفاق نیفتاد.
ـ بر همهی مصائبی که به میراث فرهنگی پس از ادغام با گردشگری گذشت، میبایست فاجعه انتصابهای سیاسی و عدم شایسته سالاری و به تعبیر صحیح حضرتعالی ورود اتوبوسی و بدون بلیط از شهرداری، فرمانداری و … را نیز افزود. کافیست جنابعالی به سوابق تخصصی روسای سازمان و به تبع آن معاونین و مدیران استانها در طی مدت مذکور نظری بیفکنید تا عمق فاجعه را دریابید.
ـ افول،تنزل جایگاه و قطع بودجههای پژوهشی پژوهشگاه میراث فرهنگی که میتوانست به عنوان مغز و چشم سازمان عمل نماید از دیگر حوادث ناگوار در سازمان بود. شایان ذکر است که تمامی مأموریتها و فعالیتهای سازمان میراث فرهنگی پژوهش محور بوده و توقف پژوهش در سازمان لطمات جبران ناپذیری را برجای گذاشته و خواهد گذاشت.
ـ منزوی شدن باستانشناسان در سازمانی که بر پایه تخصص آنان بوجود آمد و قطع ارتباط با متخصصین و صاحبنظران و ظرفیتهای موجود در دانشگاهها و عدم استفاده از دانش آموختگان مراکز آموزشی.
ـ بی توجهی به تعاملات بینالمللی و تعطیلی اغلب مراکز ایران شناسی و کرسیهای باستانشناسی ایران در دانشگاههای معتبر دنیا.
ـ عدم شناخت و توجه نسبت به حوزه میراث مشترک در گستره ایران فرهنگی که به شدت نیاز به همکاری و حضور متخصصان ایرانی دارد و میتواند مقوم روابط منطقهای ما باشد.
ـ تخریب و آسیب جدی به بسیاری از محوطهها و آثار باستانی کشور به دلیل بی توجهی مسئولین و فروپاشی نظام اداری سازمان و پژوهشکدههای مربوطه.
ـ سطحی نگری و عدم اشراف به حوزههای مرتبط با گردشگری و صنایع دستی و ارائه طرحها و برنامههای راهبردی در زمینههای فوق.
ـ عدم استفاده از ظرفیتهای سه گانه سازمان در امر اشتغال زایی.
ب) راهکارها:
ـ پایه قرار دادن فرهنگ در امر توسعه و رویکرد ویژه به حوزه میراث فرهنگی برای دولتی که شعار تقویت وحدت ملی را در دستور کار خود قرار داده است. بی تردید میراث فرهنگی به عنوان یکی از مولفههای مهم هویتی ایرانیان میتواند نقشی محوری در تحقق وحدت ملی و تغییر نگاه جهانیان به ملت ایران داشته باشد.
ـ بازتعریف وظایف سازمان در حوزههای سه گانه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و تبیین این اصل که حوزههای گردشگری و صنایع دستی میبایست از بسترهای فراهم آمده از سوی میراث فرهنگی برای تحقق اهداف خود استفاده نمایند. به عبارت دیگر حوزههای مذکور میبایست از خوان میراث فرهنگی استفاده نمایند نه بالعکس.
ـ به کارگیری افراد متخصص و آگاه برای هدایت این سازمان در سطوح عالی، میانی و کارشناسی. سوابق موجود حکایت از آن دارد که متأسفانه دولتها در امر فرهنگ که به سلامت روح و روان جامعه سر کار دارد احساس نیاز چندانی به متخصص نمیکنند و غالباً افراد غیر متخصص و نا آشنا را به چنین مسولیتهایی میگمارند. در حالیکه در حوزههای دیگر چنین عمل نمیشود.امید است دولت تدبیر و امید در این حوزه نیز که بسیار حساستر از سایر حوزههاست از متخصصان امر استفاده کنند.
ـ بازسازی و انسجام بخشی به ساختار از هم پاشیده سازمان از طریق جلب اعتماد و دانش افزایی کارشناسان و متخصصان موجود و جذب دانش آموختگان کارآمد و استفاده از ظرفیتهای موجود در دانشگاهها و مراکز پژوهشی داخل کشور.
ـ احیا مجدد و تقویت بنیه علمیو مالی پژوهشگاه سازمان به منظور انجام پژوهشهای مورد نیاز سازمان و نیز گسترش ارتباط و تعامل با مراکز علمیپژوهشی در سطح بینالمللی به منظور روزآمد شدن دانش متخصصان سازمان و استفاده از آخرین دستاوردها و تکنیکهای علمیدر انجام پژوهشها و فعالیتهای سازمان.
ـ تعریف پروژههای کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت در حوزههای مأموریتی سازمان به ویژه باستان شناسی و استفاده از تمامیظرفیتهای کارشناسی موجود در کشور.
ـ گسترش مطالعات تخصصی در زمینه میراث مشترک با کشورهای همجوار یا به عبارتی دیگر حضور کارشناسان و متخصصان کشور در حوزه ایران فرهنگی به منظور تقویت روابط و تعاملات فرهنگی و همگرائیهای منطقه ای.
ـ توجه علمیو تخصصی به حوزههای گردشگری و صنایع دستی با به کارگیری متخصصان این حوزه و تعریف رابطه صحیح و منطقی میان سه حوزه به منظور دستیابی به اهداف کلان سازمان.
ـ استفاده از طرفیتهای میراثی، گردشگری و صنایع دستی در امر اشتغال زایی از طریق فراهم آوردن بسترهای لازم و حمایت دولت از بخشهای خصوصی فعال در زمینههای مذکور.
ج) طرحهای بنیادین:
ـ تلاش برای نهادینه کردن توجه و صیانت از میراث فرهنگی به عنوان معرفت عمومیاز طریق تبلیغ در رسانههای جمعی؛ قرارگرفتن در برنامههای درسی در سطوح مختلف آموزشی؛ و ساخت فیلمها و برنامههای تلویزیونی برای تبیین این امر که حفاظت از میراث فرهنگی وظیفه ای ملی است.
ـ توجه و تبلیغ برای صیانت از میراث فرهنگی مادی و معنوی از طریق بخشهای مرجع جامعه نظیر مراجع معظم تقلید، ائمه جمعه و جماعات و شخصیتهای علمی، فرهنگی و هنری.
ـ الزام همه دستگاههای اجرایی برای تهیه پیوست فرهنگی بویژه مطالعات میراث فرهنگی برای کلیه طرحهای پیشنهادی.
ـ تلاش برای تصحیح و تدوین قوانین مربوط توسط مجلس شورای اسلامیدر حوزه میراث فرهنگی برای صیانت و پاسداشت مواریث فرهنگی کشور.
در پایان لازم به توضیح است که خوشبختانه پیروزی جنابعالی در انتخابات ریاست جمهوری بارقه امید و نور تازه ای در حوزههای علمیو فرهنگی کشور ایجاد کرده است. حضرتعالی در مناظرهها و برنامههای انتخاباتی بارها تاکید فرمودید که در حوزههای مذکور از نظرات مجامع و انجمنهای علمیو صنفی مربوطه بهره گیری خواهید نمود. بنابراین انجمن علمیباستان شناسی ایران به عنوان انجمنی فعال در حوزه میراثفرهنگی آمادگی خود را برای همکاری همه جانبه با دولت تدبیر و امید اعلام میدارد.
توفیق حضرتعالی در پیشبرد برنامههای اجرایی به ویژه در حوزههای علمیو فرهنگی کشور را از خداوند متعال خواستاریم.